اتریش در جنگ جهانی دوم

اتریش در جنگ جهانی دوم

پربازدیدترین این هفته:

هشدار مسئولیت سرمایه گذاری
دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

اتریش در جنگ جهانی دوم نقش مهمی در تاریخ اروپا ایفا کرد. پس از الحاق اتریش به آلمان نازی در سال 1938، این کشور به بخشی از ماشین جنگی هیتلر تبدیل شد. اتریش به عنوان یک منبع انسانی و اقتصادی برای آلمان مورد استفاده قرار گرفت و بسیاری از اتریشی‌ها به خدمت در ارتش نازی درآمدند. با آغاز جنگ در سال 1939، اتریش به شدت تحت تأثیر جنگ و اشغال قرار گرفت و پس از شکست آلمان در سال 1945، این کشور به اشغال متفقین درآمد. این دوره تاریخی تأثیرات عمیقی بر هویت ملی و سیاست‌های اتریش در سال‌های بعد از جنگ داشت.

تاریخ اتریش در جنگ جهانی دوم

اتریش در جنگ جهانی دوم، به عنوان یک کشور با تاریخ پیچیده و پر از تحولات سیاسی، نقش مهمی را ایفا کرد. در سال 1938، اتریش به طور رسمی به آلمان نازی ملحق شد که این رویداد به عنوان “آنشلوس” شناخته می‌شود. این الحاق نه تنها به دلیل فشارهای سیاسی و نظامی آلمان، بلکه به دلیل تمایلات ملی‌گرایانه برخی از اتریشی‌ها نیز صورت گرفت. بسیاری از اتریشی‌ها به امید بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود، به این الحاق خوشبین بودند. اما این خوشبینی به زودی به ناامیدی تبدیل شد، زیرا رژیم نازی به سرعت سیاست‌های سرکوبگرانه و تبعیض‌آمیز خود را در اتریش آغاز کرد.

با آغاز جنگ جهانی دوم در سپتامبر 1939، اتریش به عنوان بخشی از آلمان نازی وارد جنگ شد. این کشور به عنوان پایگاه استراتژیک برای عملیات‌های نظامی آلمان در اروپا عمل کرد. اتریش به سرعت به یکی از مراکز مهم نظامی تبدیل شد و نیروهای آلمانی از این سرزمین برای حملات خود به کشورهای همسایه استفاده کردند. در این زمان، بسیاری از اتریشی‌ها به خدمت در ارتش نازی درآمدند و برخی دیگر به مقاومت علیه رژیم نازی پرداختند. این مقاومت، هرچند محدود، نشان‌دهنده وجود نارضایتی و مخالفت با سیاست‌های نازی‌ها بود.

در طول جنگ، اتریش به شدت تحت تأثیر بمباران‌ها و جنگ‌های زمینی قرار گرفت. شهرهای بزرگ مانند وین و گراتس آسیب‌های زیادی دیدند و زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی کشور به شدت آسیب دید. با این حال، در این دوران، اتریش همچنین شاهد ظهور جنبش‌های مقاومت بود که به مبارزه با نازی‌ها و نجات جان انسان‌ها پرداختند. این جنبش‌ها، به ویژه در سال‌های پایانی جنگ، به شکل‌گیری شبکه‌های زیرزمینی و فعالیت‌های مخفی منجر شدند که هدف آن‌ها نجات یهودیان و دیگر اقلیت‌ها از دست نازی‌ها بود.

با نزدیک شدن به پایان جنگ در سال 1945، نیروهای متفقین به تدریج به اتریش نزدیک شدند و در نهایت در آوریل 1945، وین به دست نیروهای شوروی افتاد. این رویداد به پایان اشغال نازی‌ها و آغاز دوره‌ای جدید در تاریخ اتریش منجر شد. پس از جنگ، اتریش به عنوان یک کشور بی‌طرف شناخته شد و تلاش کرد تا از آثار جنگ و تبعات آن رهایی یابد. در این راستا، اتریش به بازسازی اقتصادی و اجتماعی خود پرداخت و سعی کرد تا روابط خود را با کشورهای دیگر بهبود بخشد.

در نهایت، تاریخ اتریش در جنگ جهانی دوم، داستانی از تحولات سیاسی، اجتماعی و انسانی است که تأثیرات عمیقی بر هویت ملی این کشور گذاشت. این کشور با چالش‌های زیادی روبرو شد، اما توانست با تلاش و همبستگی مردم خود، به بازسازی و احیای هویت خود بپردازد. اتریش امروز به عنوان یک کشور مستقل و بی‌طرف، یادآور درس‌های تاریخ و اهمیت صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز است.

نقش اتریش در پیوستن به آلمان نازی

اتریش در جنگ جهانی دوم نقش مهمی در تحولات سیاسی و نظامی اروپا ایفا کرد. یکی از جنبه‌های کلیدی این نقش، پیوستن اتریش به آلمان نازی بود که به عنوان “آنشلوس” شناخته می‌شود. این رویداد در مارس 1938 به وقوع پیوست و به طور قابل توجهی بر سرنوشت اتریش و اروپا تأثیر گذاشت. برای درک بهتر این موضوع، لازم است به زمینه‌های تاریخی و اجتماعی آن زمان نگاهی بیندازیم.

در دهه‌های پیش از جنگ جهانی دوم، اتریش با مشکلات اقتصادی و سیاسی متعددی مواجه بود. پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان، این کشور به یک جمهوری کوچک تبدیل شد که با بحران‌های اقتصادی و نارضایتی‌های اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کرد. در این شرایط، احزاب سیاسی مختلف، به ویژه حزب نازی، به دنبال جذب حمایت مردم بودند. حزب نازی به رهبری آدولف هیتلر، با وعده‌های جذاب اقتصادی و ملی‌گرایانه، توانست توجه بسیاری از اتریشی‌ها را جلب کند.

در این راستا، احساسات ملی‌گرایانه و تمایل به اتحاد با آلمان به تدریج در میان مردم اتریش افزایش یافت. بسیاری از اتریشی‌ها، به ویژه در میان طبقات کارگر و متوسط، به این باور رسیدند که پیوستن به آلمان نازی می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی و سیاسی کشورشان کمک کند. این احساسات در نهایت به یک جو عمومی منجر شد که زمینه‌ساز آنشلوس شد.

در مارس 1938، آلمان نازی به طور رسمی اتریش را به خاک خود ملحق کرد. این اقدام بدون هیچ گونه مقاومت جدی از سوی دولت اتریش انجام شد. در واقع، بسیاری از مقامات اتریشی، به ویژه در دولت، از این پیوستن استقبال کردند و حتی برخی از آن‌ها به همکاری با نازی‌ها پرداختند. این همکاری به نوبه خود به تقویت قدرت نازی‌ها در اتریش کمک کرد و زمینه را برای اجرای سیاست‌های سرکوبگرانه و نژادپرستانه آن‌ها فراهم ساخت.

با پیوستن اتریش به آلمان نازی، بسیاری از اتریشی‌ها به عنوان شهروندان آلمانی شناخته شدند و این امر به نوبه خود تأثیرات عمیقی بر زندگی اجتماعی و فرهنگی کشور گذاشت. نازی‌ها به سرعت سیاست‌های خود را در اتریش پیاده کردند و به سرکوب مخالفان سیاسی، یهودیان و اقلیت‌های دیگر پرداختند. این سرکوب‌ها نه تنها به از بین رفتن آزادی‌های فردی منجر شد، بلکه آثار عمیق و ماندگاری بر جامعه اتریش گذاشت.

در نهایت، نقش اتریش در پیوستن به آلمان نازی نه تنها به تحولات داخلی این کشور بلکه به تحولات کل اروپا نیز تأثیر گذاشت. این پیوستن، زمینه‌ساز جنگ جهانی دوم و وقوع فاجعه‌های انسانی و اجتماعی گسترده‌ای شد که آثار آن تا سال‌ها بعد احساس می‌شد. بنابراین، بررسی این رویداد تاریخی و پیامدهای آن، برای درک بهتر تحولات جنگ جهانی دوم و تأثیرات آن بر اروپا و جهان ضروری است.

مقاومت اتریشی‌ها در برابر اشغال

در خلال جنگ جهانی دوم، اتریش به عنوان یک کشور تحت اشغال نازی‌ها قرار گرفت و این وضعیت به شدت بر زندگی مردم این سرزمین تأثیر گذاشت. با این حال، در برابر این اشغال، مقاومت‌های قابل توجهی از سوی اتریشی‌ها شکل گرفت که نشان‌دهنده عزم و اراده مردم برای حفظ هویت ملی و آزادی خود بود. این مقاومت‌ها به اشکال مختلفی بروز پیدا کردند و هر یک از آن‌ها داستان‌های خاص خود را دارند.

در ابتدا، باید به این نکته اشاره کرد که اشغال اتریش در سال 1938 با الحاق این کشور به آلمان نازی آغاز شد. این الحاق نه تنها به معنای از دست رفتن استقلال سیاسی اتریش بود، بلکه به سرعت به سرکوب فرهنگی و اجتماعی نیز منجر شد. در این شرایط، گروه‌های مختلفی از مردم اتریش به فکر مقابله با نازی‌ها افتادند. برخی از این گروه‌ها به صورت مخفیانه فعالیت می‌کردند و برخی دیگر به طور علنی به مبارزه پرداختند.

یکی از مهم‌ترین اشکال مقاومت، فعالیت‌های زیرزمینی بود که شامل انتشار نشریات غیرقانونی، سازماندهی تظاهرات و حتی انجام عملیات‌های خرابکارانه می‌شد. این فعالیت‌ها به ویژه در شهرهای بزرگ مانند وین و گراتس به چشم می‌خورد. گروه‌های مختلفی از جمله جوانان، کارگران و روشنفکران در این فعالیت‌ها شرکت داشتند و با خطرات زیادی روبرو بودند. به عنوان مثال، نشریه‌ای به نام “آزادی” که توسط گروهی از جوانان منتشر می‌شد، به انتقاد از رژیم نازی و سیاست‌های آن می‌پرداخت و به سرعت به یکی از منابع مهم اطلاعاتی برای مردم تبدیل شد.

علاوه بر این، برخی از اتریشی‌ها به طور مستقیم به نیروهای متفقین پیوستند و در جنگ علیه نازی‌ها شرکت کردند. این افراد با خطرات جدی مواجه بودند، زیرا پیوستن به نیروهای متفقین می‌توانست به مجازات‌های سختی منجر شود. با این حال، عزم و اراده آن‌ها برای مبارزه با ظلم و ستم نازی‌ها، آن‌ها را به این اقدام واداشت.

در کنار این فعالیت‌ها، باید به نقش خانواده‌ها و جوامع محلی نیز اشاره کرد. بسیاری از اتریشی‌ها به پناه دادن به یهودیان و دیگر افرادی که تحت تعقیب نازی‌ها بودند، اقدام کردند. این عمل نه تنها نشان‌دهنده همبستگی انسانی بود، بلکه به نوعی مقاومت در برابر ایدئولوژی نازیسم نیز محسوب می‌شد.

در نهایت، با پایان جنگ جهانی دوم و شکست نازی‌ها، اتریش توانست دوباره استقلال خود را به دست آورد. اما این استقلال به قیمت خون و جان بسیاری از اتریشی‌ها به دست آمد که در برابر اشغال و ظلم ایستادگی کردند. این مقاومت‌ها نه تنها بخشی از تاریخ اتریش را تشکیل می‌دهند، بلکه یادآور اهمیت آزادی و حقوق بشر در برابر هر نوع ظلم و ستم هستند. در نتیجه، می‌توان گفت که مقاومت اتریشی‌ها در برابر اشغال نازی‌ها، نمادی از اراده و عزم ملی است که در تاریخ این کشور ثبت شده است.

تأثیر جنگ جهانی دوم بر جامعه اتریش

جنگ جهانی دوم تأثیرات عمیق و گسترده‌ای بر جامعه اتریش داشت که هنوز هم در جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این کشور قابل مشاهده است. با آغاز جنگ در سال 1939 و الحاق اتریش به آلمان نازی در سال 1938، این کشور به یکی از میدان‌های اصلی نبردها و تحولات سیاسی تبدیل شد. این تغییرات نه تنها بر ساختار سیاسی اتریش تأثیر گذاشت، بلکه زندگی روزمره مردم را نیز تحت تأثیر قرار داد.

در ابتدا، باید به تأثیرات اجتماعی جنگ بر جامعه اتریش اشاره کرد. با ورود نیروهای نازی، بسیاری از اتریشی‌ها به دلیل عقاید سیاسی، مذهبی یا قومی خود تحت فشار قرار گرفتند. یهودیان، کمونیست‌ها و دیگر اقلیت‌ها به شدت مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و بسیاری از آن‌ها به اردوگاه‌های کار اجباری و کشتارگاه‌ها فرستاده شدند. این وضعیت باعث ایجاد ترس و ناامنی در جامعه شد و روابط اجتماعی را به شدت تحت تأثیر قرار داد. در این شرایط، بسیاری از مردم به ناچار به سکوت و انزوا روی آوردند و این امر به تضعیف روحیه جمعی و همبستگی اجتماعی انجامید.

علاوه بر این، جنگ جهانی دوم تأثیرات اقتصادی عمیقی بر اتریش داشت. با شروع جنگ، منابع اقتصادی کشور به سمت تأمین نیازهای نظامی سوق داده شد و این امر باعث کاهش تولیدات غیرنظامی و افزایش بیکاری شد. بسیاری از کارخانجات به تولید تسلیحات و تجهیزات نظامی مشغول شدند و این تغییرات به نوبه خود بر زندگی روزمره مردم تأثیر گذاشت. در نتیجه، کمبود مواد غذایی و کالاهای اساسی به یک معضل جدی تبدیل شد و مردم با مشکلات معیشتی فراوانی مواجه شدند. این وضعیت نه تنها به افزایش فقر و نابرابری اجتماعی انجامید، بلکه باعث ایجاد تنش‌های اجتماعی و نارضایتی عمومی نیز شد.

پس از پایان جنگ و شکست آلمان نازی، اتریش با چالش‌های جدیدی روبرو شد. کشور به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و این تقسیم‌بندی تأثیرات عمیقی بر زندگی اجتماعی و سیاسی مردم داشت. در این دوران، اتریش به عنوان یک کشور بی‌طرف شناخته شد و تلاش‌های زیادی برای بازسازی و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی انجام شد. با این حال، آثار جنگ و تبعات آن همچنان در ذهن و قلب مردم باقی ماند و نسل‌های بعدی نیز با این تاریخ تلخ دست و پنجه نرم کردند.

در نهایت، می‌توان گفت که جنگ جهانی دوم نه تنها بر ساختار سیاسی و اقتصادی اتریش تأثیر گذاشت، بلکه به شکل‌گیری هویت اجتماعی و فرهنگی این کشور نیز کمک کرد. یادآوری این تاریخ و تأمل در آن، به جامعه اتریش کمک می‌کند تا از تجربیات گذشته درس بگیرد و به سوی آینده‌ای بهتر حرکت کند. این تأثیرات، به رغم گذشت زمان، همچنان در زندگی روزمره مردم و سیاست‌های اجتماعی و فرهنگی اتریش مشهود است و نشان‌دهنده اهمیت تاریخ در شکل‌دهی به هویت ملی و اجتماعی یک کشور است.

بازسازی اتریش پس از جنگ

اتریش، کشوری که در خلال جنگ جهانی دوم به شدت آسیب دید، پس از پایان این جنگ با چالش‌های فراوانی روبرو شد. بازسازی اتریش پس از جنگ نه تنها نیازمند ترمیم زیرساخت‌ها و اقتصاد کشور بود، بلکه مستلزم بازسازی هویت ملی و اجتماعی نیز بود. در این راستا، اتریش به عنوان یک کشور اشغال‌شده، تحت تأثیر قدرت‌های متفقین قرار گرفت و این امر به شکل‌گیری روند بازسازی کمک شایانی کرد.

پس از جنگ، اتریش به چهار منطقه اشغالی تقسیم شد که هر یک تحت کنترل یکی از قدرت‌های متفقین، یعنی ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت. این تقسیم‌بندی نه تنها به بازسازی فیزیکی کشور کمک کرد، بلکه به ایجاد یک فضای سیاسی جدید نیز منجر شد. در این شرایط، اتریش به تدریج توانست با کمک‌های مالی و فنی از کشورهای متفقین، به بازسازی زیرساخت‌های خود بپردازد. این کمک‌ها شامل تأمین مواد اولیه، تجهیزات و مشاوره‌های فنی بود که به سرعت به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک کرد.

علاوه بر این، اتریش به عنوان بخشی از برنامه مارشال، که هدف آن کمک به بازسازی کشورهای اروپایی پس از جنگ بود، از کمک‌های مالی قابل توجهی بهره‌مند شد. این برنامه به اتریش این امکان را داد که نه تنها زیرساخت‌های خود را ترمیم کند، بلکه به توسعه صنایع و کشاورزی نیز بپردازد. به تدریج، اقتصاد اتریش به سمت رونق حرکت کرد و این کشور توانست به یکی از نمونه‌های موفق بازسازی پس از جنگ تبدیل شود.

در کنار بازسازی اقتصادی، اتریش نیازمند بازسازی هویت ملی و اجتماعی خود نیز بود. پس از سال‌ها تحت سلطه نازی‌ها، جامعه اتریش با چالش‌های هویتی و اخلاقی مواجه شد. در این راستا، تلاش‌های زیادی برای مقابله با میراث نازیسم و بازسازی ارزش‌های دموکراتیک صورت گرفت. این تلاش‌ها شامل آموزش‌های عمومی، برنامه‌های فرهنگی و ترویج حقوق بشر بود که به تدریج به ایجاد یک جامعه مدنی قوی و پایدار کمک کرد.

در نهایت، بازسازی اتریش پس از جنگ جهانی دوم نه تنها به ترمیم زیرساخت‌ها و اقتصاد کشور محدود نشد، بلکه به بازسازی هویت ملی و اجتماعی نیز انجامید. این فرآیند به اتریش این امکان را داد که به عنوان یک کشور مستقل و دموکراتیک در صحنه بین‌المللی ظاهر شود. با گذشت زمان، اتریش توانست به یکی از کشورهای پیشرفته و با ثبات در اروپا تبدیل شود و این موفقیت‌ها نتیجه تلاش‌های مشترک مردم و دولت در راستای بازسازی و بهبود شرایط زندگی در کشور بود. به این ترتیب، اتریش نه تنها از ویرانی‌های جنگ رهایی یافت، بلکه به یک الگوی موفق در زمینه بازسازی و توسعه تبدیل شد.

میراث جنگ جهانی دوم در اتریش امروز

اتریش، کشوری با تاریخ غنی و پیچیده، در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از کانون‌های اصلی تحولات سیاسی و نظامی در اروپا شناخته می‌شود. میراث این جنگ هنوز هم در جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اتریش مشهود است. پس از پایان جنگ، اتریش به عنوان یک کشور مستقل و بی‌طرف شناخته شد، اما تأثیرات جنگ بر هویت ملی و تاریخ این کشور همچنان باقی مانده است.

یکی از جنبه‌های بارز میراث جنگ جهانی دوم در اتریش، یادآوری و حفظ تاریخ است. در این راستا، موزه‌ها و یادبودهای متعددی در سراسر کشور به منظور گرامیداشت قربانیان و یادآوری وقایع تلخ آن دوران تأسیس شده‌اند. به عنوان مثال، موزه‌های یادبود هولوکاست و مراکز آموزشی در زمینه تاریخ جنگ، به نسل‌های جدید کمک می‌کنند تا با واقعیت‌های تلخ گذشته آشنا شوند و از تکرار آن جلوگیری کنند. این مراکز نه تنها به بررسی تاریخ می‌پردازند، بلکه به ترویج ارزش‌های انسانی و حقوق بشر نیز توجه دارند.

علاوه بر این، میراث جنگ جهانی دوم بر سیاست‌های داخلی و خارجی اتریش تأثیرگذار بوده است. اتریش به عنوان یک کشور بی‌طرف، همواره تلاش کرده است تا از درگیری‌های نظامی و سیاسی دوری کند. این رویکرد به نوعی نتیجه تجربیات تلخ گذشته است که اتریش را به سمت سیاست‌های صلح‌آمیز و دیپلماتیک سوق داده است. به همین دلیل، اتریش به عنوان یک مرکز دیپلماتیک در اروپا شناخته می‌شود و در بسیاری از مذاکرات بین‌المللی نقش فعالی ایفا می‌کند.

از سوی دیگر، میراث جنگ جهانی دوم در اتریش به شکل‌های مختلفی در فرهنگ و هنر این کشور نیز تجلی یافته است. نویسندگان، هنرمندان و فیلم‌سازان اتریشی به بررسی و تحلیل تجربیات جنگ و تأثیرات آن بر جامعه پرداخته‌اند. آثار ادبی و هنری متعددی که به این موضوع پرداخته‌اند، نه تنها به بازتاب احساسات و تجربیات فردی می‌پردازند، بلکه به نقد اجتماعی و سیاسی نیز توجه دارند. این آثار به نوعی به جامعه کمک می‌کنند تا با گذشته خود روبرو شود و از آن درس بگیرد.

در نهایت، میراث جنگ جهانی دوم در اتریش به عنوان یک یادآوری دائمی از اهمیت صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز در دنیای امروز عمل می‌کند. این کشور با توجه به تجربیات تلخ گذشته، به ترویج فرهنگ صلح و همکاری بین‌المللی پرداخته و سعی دارد تا از بروز تنش‌ها و درگیری‌های جدید جلوگیری کند. به این ترتیب، اتریش نه تنها به عنوان یک کشور مستقل و بی‌طرف شناخته می‌شود، بلکه به عنوان یک الگو برای دیگر کشورها در زمینه حفظ صلح و امنیت جهانی نیز مطرح است. در مجموع، میراث جنگ جهانی دوم در اتریش امروز به عنوان یک درس تاریخی و فرهنگی، همچنان در زندگی روزمره مردم و سیاست‌های این کشور تأثیرگذار است.

سوالات متداول

1. **سوال:** اتریش در جنگ جهانی دوم چه نقشی داشت؟
**پاسخ:** اتریش در سال 1938 به طور کامل به آلمان نازی ملحق شد و به عنوان بخشی از رایش سوم در جنگ جهانی دوم شرکت کرد.

2. **سوال:** چه زمانی اتریش به آلمان نازی ملحق شد؟
**پاسخ:** اتریش در 12 مارس 1938 به آلمان نازی ملحق شد.

3. **سوال:** وضعیت مردم اتریش در طول جنگ جهانی دوم چگونه بود؟
**پاسخ:** مردم اتریش تحت رژیم نازی قرار داشتند و بسیاری از آنها به دلیل یهودی بودن، مخالفان سیاسی یا دیگر دلایل مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.

4. **سوال:** آیا اتریش پس از جنگ جهانی دوم مستقل شد؟
**پاسخ:** بله، اتریش پس از جنگ جهانی دوم در سال 1955 به استقلال کامل دست یافت.

5. **سوال:** چه تأثیری بر تاریخ اتریش گذاشت جنگ جهانی دوم؟
**پاسخ:** جنگ جهانی دوم تأثیرات عمیقی بر تاریخ اتریش گذاشت، از جمله تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین تأسیس جمهوری دوم اتریش.

6. **سوال:** آیا اتریش در جنگ جهانی دوم نیروهای نظامی مستقلی داشت؟
**پاسخ:** خیر، اتریش به عنوان بخشی از آلمان نازی، نیروهای نظامی مستقلی نداشت و تحت فرماندهی آلمان عمل می‌کرد.

جمع بندی

اتریش در جنگ جهانی دوم به عنوان بخشی از آلمان نازی درگیر جنگ شد. پس از الحاق اتریش به آلمان در سال 1938، این کشور به یکی از مراکز مهم نظامی و اقتصادی رژیم نازی تبدیل گردید. اتریش در طول جنگ، خسارات زیادی را متحمل شد و پس از شکست آلمان، به اشغال متفقین درآمد. در نهایت، اتریش به عنوان یک کشور مستقل در سال 1955 شناخته شد و تلاش کرد تا از گذشته خود فاصله بگیرد و به سمت بازسازی و توسعه حرکت کند.

نظرسنجی
نظر شما در مورد کیفیت این مقاله چیست؟
اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *