امروز در این راهنمای جامع از سایت مدیر منتور می خواهیم به سوال «استراتژی stp چیست؟» پاسخ دهیم.
استراتژی stp چیست؟؟ استراتژی STP مخفف Segmentation، Targeting و Positioning است که به عنوان یک مدل بازاریابی شناخته میشود. این مدل به شرکتها کمک میکند تا با تقسیم بازار به بخشهای مختلف، به طور موثرتری به مشتریان خود برسند.
دانلود فایل استراتژی stp چیست
تاریخچه استراتژی stp
داستان STP ریشه در اوایل دهه 1990 دارد، زمانی که شبکه های کامپیوتری به طور فزاینده ای پیچیده و گسترده می شدند. با افزایش تعداد دستگاه ها و اتصالات، مدیریت حلقه های سوئیچینگ به چالشی تبدیل شد.
مشکل اصلی، مشکل حلقه سوئیچینگ بود. زمانی که یک حلقه سوئیچینگ رخ می داد، ترافیک به طور نامحدود در حلقه می چرخید، که منجر به از دست رفتن داده ها و خرابی شبکه می شد.
برای حل این مشکل، مهندسان پروتکلی به نام Spanning Tree Protocol (STP) را توسعه دادند. STP با تعیین یک سوئیچ به عنوان “ریشه” و ایجاد یک توپولوژی درختی از سوئیچ ها، حلقه های سوئیچینگ را از بین می برد.
اولین نسخه STP در سال 1990 توسط James Mitchell و Lee Salzman در Digital Equipment Corporation توسعه داده شد. این پروتکل بر اساس استاندارد IEEE 802.1D بود.
STP به سرعت به عنوان استاندارد صنعتی برای جلوگیری از حلقه های سوئیچینگ تبدیل شد. این پروتکل توسط اکثر تامین کنندگان سوئیچ های شبکه پشتیبانی می شود و جزء اصلی شبکه های اترنت امروزی است.
در طول سال ها، STP به روز شده و بهبود یافته است. نسخه فعلی STP، STP 802.1D Revision 2018، شامل ویژگی های جدیدی مانند Rapid Spanning Tree Protocol (RSTP) و Multiple Spanning Tree Protocol (MSTP) است.
STP نقش مهمی در اطمینان از پایداری و قابلیت اطمینان شبکه های اترنت ایفا می کند. این پروتکل با جلوگیری از حلقه های سوئیچینگ، به حفظ ترافیک داده ها و جلوگیری از خرابی شبکه کمک می کند.
پیشنهاد می کنیم مقاله استراتژی پورتر را مطالعه کنید.
استراتژی STP چیست؟ رونمایی از مسیر موفقیت در بازار
STP مخفف (Segmentation (بخشبندی)، Targeting (هدفگیری) و Positioning (موقعیتیابی)) است. STP یک مدل بازاریابی است که به شما کمک میکند تا با تمرکز بر روی گروههای خاص از مشتریان، استراتژی بازاریابی موثرتری ایجاد کنید.
درک بخش بندی بازار
مرحله اولیه استراتژی STP بخش بندی بازار است که در آن بازار گسترده به زیرمجموعه های متمایز مصرف کنندگان تقسیم می شود که هر کدام نیازها، ترجیحات و رفتارهای منحصر به فردی دارند.
تقسیمبندی فوق به صورت خودسرانه نیست بلکه مبتنی بر تجزیه و تحلیل دقیق داده های بازار و بینش مصرف کننده بوده و اطمینان حاصل می کند که هر بخش هم قابل شناسایی و هم قابل دسترس است.
بخش ها را می توان بر اساس معیارهای مختلفی تعریف کرد، از جمله موارد زیر:
- عوامل جمعیتی: سن، جنسیت، درآمد، تحصیلات و شغل
- متغیرهای جغرافیایی: موقعیت، آب و هوا و ترجیحات منطقه ای
- ویژگی های روانشناختی: سبک زندگی، ارزش ها، نگرش ها و علایق
- جنبه های رفتاری: رفتار خرید، نرخ استفاده، وفاداری به نام تجاری
جزئیات بخشبندی به کسبوکارها اجازه میدهد تا پیشنهادات و پیامهای بازاریابی خود را به گونهای تنظیم کنند که با گروههای مصرفکننده خاص همراستا باشند و هم نرخ تعامل و هم نرخ تبدیل را افزایش دهند.
هدف گذاری: هنر انتخاب مخاطب
زمانی که بازار تقسیم بندی شد، مرحله بعدی هدف گذاری است. مرحله فوق شامل ارزیابی پتانسیل و جذابیت هر بخش و انتخاب یک یا چند بخش برای تمرکز تلاش های بازاریابی است. انتخاب بخشهای هدف یک تصمیم حیاتی است که بر کل استراتژی بازاریابی و تخصیص منابع تأثیر میگذارد.
کسبوکارها اغلب معیارهای مختلفی را برای ارزیابی دوام هر بخش به کار میگیرند، مانند موارد زیر:
- اندازه و پتانسیل رشد: حجم و چشم انداز رشد بخش موردنظر
- چشم انداز رقابتی: سطح رقابت و حضور بازیکنان مستقر
- همسویی با اهداف تجاری: تناسب بین نیازهای بخش مورد نظر و اهداف استراتژیک شرکت
- قابلیت منابع: توانایی شرکت برای ارائه خدمات موثر و کارآمد به بخش انتخابی
هدف گذاری فقط یافتن بزرگترین بازار نیست بلکه در مورد شناسایی بخش هایی است که میتواند به کسب و کار ارزش برتر ارائه دهد و به مزیت رقابتی دست یابد.
لطفا از پست استراتژی تمایز دیدن کنید.
موقعیت: ایجاد یک دیدگاه بازار منحصر به فرد
نقطه اوج استراتژی STP موقعیت یابی است. مرحله فوق در مورد تعریف کسبوکار از چگونگی درک محصول یا خدمات توسط مخاطبان هدف با درنظر گرفتن رقبا میباشد. موقعیت یابی موثر فضای منحصر به فردی را در بازار و در ذهن مصرف کنندگان ایجاد کرده و مزایای متمایز و ارزش پیشنهادی را مشخص می کند.
تعیین موقعیت شامل ایجاد یک موقعیت یابی است که به طور خلاصه شامل موارد زیر میباشد:
- بخش هدف: گروه خاصی از مصرف کنندگان که کسب و کار به آنها می پردازد
- ارزش پیشنهادی: مزایای منحصر به فرد ارائه شده
- تمایز: چگونه محصول یا خدمات از رقبا متمایز می شود
یک استراتژی موقعیت یابی به خوبی طراحی شده تضمین می کند که پیام های بازاریابی سازگار، متقاعدکننده و با انتظارات و ترجیحات مخاطب هدف هماهنگ هستند.
لطفا از پست نمونه استراتژی فروش دیدن کنید.
اجرای استراتژیSTP: یک رویکرد گام به گام
- انجام تحقیقات کلی در بازار: جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در مورد نیازهای مصرف کننده، روندهای بازار و پویایی رقابتی برای اطلاع از فرآیند تقسیم بندی.
- بخشبندی بازار: بازار را بر اساس معیارهای مرتبط به بخشهای معنادار و قابل مدیریت تقسیم کنید.
- بخشهای هدف را ارزیابی و انتخاب کنید: جذابیت هر بخش را ارزیابی کرده و بخشهایی را انتخاب کنید که با نقاط قوت و اهداف استراتژیک کسبوکار مطابقت دارند.
- توسعه استراتژی موقعیت یابی: یک بیانیه موقعیت یابی منحصر به فرد را ایجاد کنید که ارزش متمایز پیشنهاد را برای بخش های هدف برجسته کند.
- ترکیب بازاریابی: محصول، قیمت، مکان و استراتژیهای تبلیغاتی را سفارشی کنید تا با موقعیتیابی انتخابی و بخشهای هدف هماهنگ شوند.
- اجرا و نظارت: برنامه بازاریابی را اجرا کنید و به طور مستمر بر واکنش بازار نظارت داشته باشید و در صورت نیاز تنظیمات لازم را برای مرتبط ماندن و رقابتی بودن را انجام دهید.
استفاده از STP برای مزیت رقابتی
استراتژی STP چیزی بیش از یک چارچوب بازاریابی است.STP یک ابزار استراتژیک است که کسب و کارها را قادر می سازد تا پیچیدگی های بازار را با دقت و چابکی طی کنند.
با درک و به کارگیری اصول تقسیم بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی، شرکت ها می توانند به ارتباط عمیق تری با مخاطبان خود دست یابند، خود را از رقبا متمایز کرده و مزیت رقابتی پایدار را تضمین کنند.
در محیط تجاری پر سرعت و رقابتی امروزی، استراتژی STP یک نقشه راه روشن برای ارائه ارزش هدفمند به مخاطبان مناسب، در زمان مناسب و به روش درست میباشد. استراتژی فوق یک رویکرد ضروری برای هر کسب و کاری بوده که هدف آن شکوفایی و برتری در دنیای پویای بازاریابی است.
نکاتی برای استفاده از STP
- تحقیقات بازار: قبل از شروع فرآیند STP، انجام تحقیقات بازار برای شناخت بهتر مشتریان و رقبا ضروری است.
- تمرکز: سعی کنید بر روی تعداد محدودی از بخشهای بازار تمرکز کنید تا بتوانید منابع خود را به طور موثرتری تخصیص دهید.
- انعطافپذیری: به یاد داشته باشید که بازار دائماً در حال تغییر است، بنابراین باید استراتژی STP خود را نیز به طور متناسب با آن تغییر دهید.
پیشنهاد می کنیم مقاله مزیت رقابتی پایدار را مطالعه کنید.
مثالهای استفاده از STP
- یک شرکت تولید کننده لوازم آرایشی میتواند بازار خود را بر اساس سن، نوع پوست و نیازهای مراقبتی پوست به بخشهای مختلف تقسیم کند. سپس میتواند محصولات خود را به طور خاص برای هر بخش طراحی و بازاریابی کند.
- یک شرکت هواپیمایی میتواند بازار خود را بر اساس کلاس سفر، مقصد و انگیزه سفر به بخشهای مختلف تقسیم کند. سپس میتواند قیمتگذاری، خدمات و تبلیغات خود را به طور خاص برای هر بخش تنظیم کند.
تیم مدیر منتور با دانش و تجربه تخصصی خود می تواند توصیه ها و استراتژی های متناسب با نیازهای کسب و کار را ارائه دهد. با همکاری با مدیر منتور، کسبوکارها میتوانند از تخصص خود برای اصلاح بخشبندی بازار، هدف قرار دادن بخشهای امیدوارکننده مشتریان و موقعیت استراتژیک پیشنهادات خود برای حداکثر تأثیر استفاده کنند.
مزایای استفاده از STP
- افزایش اثربخشی بازاریابی: با تمرکز بر روی گروههای خاص از مشتریان، میتوانید پیامهای بازاریابی خود را به طور موثرتری به آنها برسانید.
- افزایش سهم بازار: با ارائه محصولات و خدماتی که به طور خاص برای نیازهای مشتریان هدف شما طراحی شدهاند، میتوانید سهم بیشتری از بازار را به دست آورید.
- افزایش سودآوری: با تمرکز بر روی بخشهای سودآور بازار، میتوانید سودآوری خود را افزایش دهید.
نمونه هایی از بازاریابی STP
بازاریابی STP (بخشبندی، هدفگیری و جایگاهیابی) یک استراتژی بازاریابی کلیدی است که به مشاغل در شناسایی و هدف قرار دادن مشتریان ایدهآل خود کمک میکند. در اینجا چند نمونه از نحوه استفاده شرکتهای مختلف از بازاریابی STP در عمل آورده شده است:
پپسی:
در طول رقابت شدید خود با کوکاکولا در دهه 1980، پپسی از بخشبندی برای تمرکز بر روی مخاطبان ایدهآل خود استفاده کرد. آنها سه بخش را در بازار شناسایی کردند:
- مشتریانی که فقط به کوکاکولا وفادار بودند
- مشتریانی که پپسی را دوست داشتند، اما همچنان کوکاکولا را ترجیح می دادند
- مشتریانی که به طور مساوی از هر دو برند خرید می کردند
- پپسی روی بخش سوم تمرکز کرد زیرا این مصرف کنندگان ذهن بازتری داشتند. با این حال، زمانی که کوکاکولا در سال 1985 نوین کوکا را معرفی کرد و با واکنش منفی بسیاری از طرفداران کوکاکولا مواجه شد، وفاداری به برند کوکاکولا کاهش یافت. پپسی از این فرصت استفاده کرد و این گروه ناراضی از مشتریان کوکاکولا را هدف قرار داد که منجر به افزایش 14 درصدی فروش پپسی شد.
اپل:
- اپل به دلیل تسلط بر بازاریابی STP شناخته شده است، زیرا آنها کل جهان را هدف قرار ندادند. آنها به دنبال بخش خاصی از افراد با درآمد بالا بودند که به طراحی، عملکرد و تجمل اهمیت می دادند. با استفاده از موقعیت یابی نمادین و تجربی، اپل خود را به عنوان یک برند ممتاز در بازار معرفی کرد.
- تیم بازاریابی اپل بر نوآوری و انحصار تمرکز کرد تا تصویری از یک برند پیشرفته در زمینه فناوری ایجاد کند. حتی امروزه، کاربران اپل به شدت به این برند وفادار هستند و آن را به عنوان یک نماد فناوری پیشرفته می شناسند.
مک دونالد:
- برخلاف اپل، مک دونالد مصرف کنندگان با درآمد متوسط و پایین را هدف قرار می دهد. آنها با شعارهایی مانند “من عاشقش هستم” و “ما دوست داریم لبخند شما را ببینیم” خود را به عنوان یک گزینه مقرون به صرفه و مناسب خانواده برای کسانی که به دنبال فست فود با قیمت مناسب هستند، معرفی می کنند.
- به عنوان یک برند جهانی، مک دونالد به شدت بر بخش بندی و هدف گذاری برای تحقیقات محصول خود تمرکز دارد. به عنوان مثال، آنها با ارائه غذاهای محلی و طراحی منوهای متناسب با ذائقه مخاطبان خود در هر منطقه، به این امر دست پیدا می کنند.
اینها تنها چند نمونه از نحوه استفاده شرکت های مختلف از بازاریابی STP برای رسیدن به مخاطبان هدف خود و دستیابی به موفقیت هستند. با درک نیازها و خواسته های مختلف بخش های مختلف بازار، مشاغل می توانند استراتژی های بازاریابی موثرتری ایجاد کنند که منجر به افزایش فروش و وفاداری به برند شود.
اسنپ و تسلط بر بازار با STP
اسنپ، به عنوان پیشرو در صنعت حمل و نقل آنلاین در ایران، نمونهای برجسته از چگونگی استفاده موفق از استراتژی STP (بخشبندی بازار، هدفگیری و جایگاهیابی) برای دستیابی به تسلط بر بازار است.
بخشبندی بازار:
اسنپ با درک عمیق از نیازها و ترجیحات مسافران ایرانی، بازار را به بخشهای مختلفی مانند:
- مسافران روزانه: این بخش شامل افرادی است که از اسنپ برای رفت و آمد روزانه به محل کار، دانشگاه یا سایر مکانها استفاده میکنند.
- مسافران تفریحی: این بخش شامل افرادی است که از اسنپ برای سفرهای تفریحی و گشت و گذار در شهر استفاده میکنند.
- مسافران بینشهری: این بخش شامل افرادی است که از اسنپ برای سفر به شهرهای دیگر استفاده میکنند.
- مسافران سازمانی: این بخش شامل شرکتها و سازمانهایی است که از اسنپ برای جابجایی کارمندان خود استفاده میکنند.
هدفگیری:
اسنپ پس از بخشبندی بازار، بر روی بخشهای خاصی از مشتریان تمرکز کرد که بیشترین پتانسیل را برای سودآوری داشتند.
- مسافران روزانه: اسنپ با ارائه خدمات مقرون به صرفه و قابل دسترس، به طور موثری مسافران روزانه را که به دنبال حمل و نقل ارزان و راحت هستند، جذب خود کرده است.
- مسافران تفریحی: اسنپ با ارائه خدمات متنوعی مانند اسنپکلاس و اسنپباکس، به نیازهای مسافران تفریحی که به دنبال سفرهای راحت و لوکس هستند، پاسخ میدهد.
- مسافران بینشهری: اسنپ با ارائه خدمات بینشهری، به مسافرانی که به دنبال سفر به شهرهای دیگر هستند، خدمات ارائه میدهد.
- مسافران سازمانی: اسنپ با ارائه خدمات سازمانی، به شرکتها و سازمانهایی که به دنبال راه حلی برای جابجایی کارمندان خود به طور کارآمد و مقرون به صرفه هستند، خدمات ارائه میدهد.
جایگاهیابی:
اسنپ با ایجاد تصویری منحصر به فرد در ذهن مشتریان، خود را از رقبا متمایز کرد.
- برند معتبر: اسنپ با ارائه خدمات با کیفیت بالا و جلب رضایت مشتریان، به عنوان یک برند معتبر در صنعت حمل و نقل آنلاین شناخته میشود.
- خدمات متنوع: اسنپ با ارائه طیف وسیعی از خدمات، از جمله اسنپکار، اسنپموتو، اسنپفود و اسنپشاپ، به نیازهای مختلف مسافران پاسخ میدهد.
- اپلیکیشن کاربرپسند: اسنپ با ارائه یک اپلیکیشن کاربرپسند و آسان برای استفاده، تجربه کاربری مطلوبی را برای مسافران فراهم میکند.
- قیمتهای رقابتی: اسنپ با ارائه قیمتهای رقابتی، به مسافران این امکان را میدهد که از خدمات باکیفیت با قیمتی مناسب استفاده کنند.
نتیجه:
- با استفاده مؤثر از استراتژی STP، اسنپ توانسته است بر بازار حمل و نقل آنلاین ایران مسلط شود. این شرکت با درک عمیق از نیازها و خواستههای مسافران، و ارائه خدمات و محصولات با کیفیت بالا، به جایگاه مورد علاقه مسافران آنلاین در ایران تبدیل شده است.
- استراتژی STP اسنپ درسهای ارزشمندی را برای سایر کسبوکارها ارائه میدهد که به دنبال افزایش سهم بازار خود هستند. با درک عمیق از مشتریان، هدفگیری بخشهای مناسب و ایجاد یک جایگاه منحصر به فرد، هر کسبوکاری میتواند به موفقیت در بازار رقابتی امروز دست یابد.
دیجی کالا و تسلط بر بازار با STP
دیجیکالا، به عنوان بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران، نمونهای مثالزدنی از چگونگی استفاده موفق از استراتژی STP (بخشبندی بازار، هدفگیری و جایگاهیابی) برای دستیابی به تسلط بر بازار است.
بخشبندی بازار:
دیجیکالا با درک عمیق از بازار ایران، به درستی بخشهای مختلف مشتریان را بر اساس معیارهایی مانند سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی، علایق و رفتارهای خرید، تفکیک کرد.
- مشتری بر اساس سن: دیجیکالا طیف وسیعی از محصولات را برای گروههای سنی مختلف، از جمله کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان ارائه میدهد.
- مشتری بر اساس جنسیت: دیجیکالا با ارائه دستهبندیهای مجزا برای محصولات زنانه و مردانه، نیازهای خاص هر دو جنس را به طور جداگانه برآورده میکند.
- مشتری بر اساس موقعیت جغرافیایی: دیجیکالا با ارائه خدمات در سراسر ایران، به مشتریان در تمام نقاط کشور دسترسی پیدا میکند.
- مشتری بر اساس علایق: دیجیکالا با دستهبندی محصولات بر اساس علایق مختلف، مانند مد، لوازم الکترونیکی، خانه و آشپزخانه، کتاب و غیره، به مشتریان کمک میکند تا به
- سرعت و به آسانی محصولات مورد نظر خود را پیدا کنند.
- مشتری بر اساس رفتارهای خرید: دیجیکالا با تجزیه و تحلیل دادههای خرید مشتریان، میتواند پیشنهادات و تبلیغات شخصیسازیشدهای را ارائه دهد که احتمال خرید را افزایش میدهد.
هدفگیری:
پس از بخشبندی بازار، دیجیکالا بر روی بخشهای خاصی از مشتریان تمرکز کرد که بیشترین پتانسیل را برای سودآوری داشتند.
- مشتریان جوان: دیجیکالا با تمرکز بر بازاریابی دیجیتال و ارائه تخفیفهای ویژه، به طور موثری مشتریان جوان را که به شدت به اینترنت وابسته هستند، جذب خود کرده است.
- مشتریان با درآمد بالا: دیجیکالا با ارائه طیف وسیعی از محصولات لوکس و برندهای معتبر، به نیازهای مشتریان با درآمد بالا پاسخ میدهد.
- مشتریان ساکن در مناطق شهری: دیجیکالا با ارائه خدمات تحویل سریع و آسان، به مشتریان ساکن در مناطق شهری که به دنبال راحتی هستند، خدمات ارائه میدهد.
جایگاهیابی:
دیجیکالا با ایجاد تصویری منحصر به فرد در ذهن مشتریان، خود را از رقبا متمایز کرد.
- مکان مورد اعتماد: دیجیکالا با ارائه ضمانت اصالت کالا و خدمات پس از فروش، اعتماد مشتریان را جلب کرده است.
- ارائه دهنده طیف وسیعی از محصولات: دیجیکالا با ارائه بیش از میلیونها محصول، به عنوان یک فروشگاه جامع برای تمام نیازهای خرید مشتریان شناخته میشود.
- ارائه دهنده قیمتهای رقابتی: دیجیکالا با ارائه تخفیفها و حراجهای متعدد، به مشتریان این امکان را میدهد که محصولات را با قیمتهای مناسب خریداری کنند.
- ارائه دهنده خدمات عالی به مشتریان: دیجیکالا با ارائه خدمات مشتری 24/7 و سیاستهای آسان بازگشت، تجربه خریدی مطلوب را برای مشتریان فراهم میکند.
نتیجه:
- با استفاده مؤثر از استراتژی STP، دیجیکالا توانسته است بر بازار تجارت الکترونیک ایران مسلط شود. این شرکت با درک عمیق از نیازها و خواستههای مشتریان، و ارائه خدمات و محصولات با کیفیت بالا، به جایگاه مورد علاقه خریداران آنلاین در ایران تبدیل شده است.
- استراتژی STP دیجیکالا درسهای ارزشمندی را برای سایر کسبوکارها ارائه میدهد که به دنبال افزایش سهم بازار خود هستند. با درک عمیق از مشتریان، هدفگیری بخشهای مناسب و ایجاد یک جایگاه منحصر به فرد، هر کسبوکاری میتواند به موفقیت در بازار رقابتی امروز دست یابد.
نتیجه گیری
استراتژی STP (بخش بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی) به عنوان یک چارچوب قدرتمند برای دستیابی به موفقیت در بازار عمل می کند. با تقسیمبندی بازار بر اساس معیارهای خاص، هدف قرار دادن پردرآمدترین گروههای مشتریان و موقعیتیابی استراتژیک محصولات یا خدمات برای رفع نیاز مشتریان، کسبوکارها میتوانند اثربخشی بازاریابی خود را افزایش داده و رشد پایدار را هدایت کنند.
STP شرکتها را قادر میسازد پیامها، پیشنهادات و کانالهای توزیع خود را به گونهای تنظیم کنند که با مخاطبان مناسب همراستا شود و در نهایت روابط قویتری با مشتری ایجاد شده و مزیت رقابتی در بازار به دست میآید.
برای بینش شخصی در مورد اجرای مؤثر استراتژی STP (بخش بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی)، توصیه می کنیم از مشاوران متخصص در مدیر منتور راهنمایی بخواهید.
سوالات متداول
-
استراتژی STP چیست؟
استراتژی STP که مخفف عبارت Segmentation، Targeting و Positioning است، رویکرد جامعی است که توسط کسب و کارها برای افزایش تلاش های بازاریابی و تضمین یک مزیت رقابتی در بازار استفاده می شود.
استراتژی فوق در شناسایی بادوامترین بخشهای مشتری، هدف قرار دادن این بخشها به طور مؤثر، و موقعیتیابی یک برند یا محصول بهطور مشخص در بازار برای جلب نظر مشتریان هدف بسیار مفید است. مراحل استراتژی فوق عبارت است از:
- تقسیم بندی شامل تقسیم بازار گسترده تر به گروه های کوچکتر و قابل مدیریت از مصرف کنندگان با نیازها، ترجیحات یا ویژگی های مشابه است. مرحله فوق به کسبوکارها اجازه میدهد تا رویکرد یکاندازه و مشابه را برای همه اتخاذ نکنند بلکه نیازهای خاص بخشهای مختلف بازار را درک کرده و به آنها پاسخ دهند.
- هدف گذاری مرحله بعد از بخش بندی است و مستلزم انتخاب امیدوارکننده ترین بخش ها برای تمرکز تلاش های بازاریابی شرکت است. انتخاب یک یا چند بخش بر اساس سود بالقوه، اندازه، دسترسی و سازگاری بخش با اهداف و منابع شرکت است.
- موقعیت یابی مرحله نهایی بوده، جایی که یک ارزش پیشنهادی منحصر به فرد برای بخش های هدف ایجاد می شود که شامل متمایز کردن برند یا محصول در ذهن مشتریان هدف، برجسته کردن مزایای منحصر به فرد آن و دلایل برتری آن نسبت به محصولات رقیب است.
استراتژی STP برای کسبوکارهایی که هدفشان ارتباط مؤثرتر با پایگاه مشتری، تنظیم محصولات و پیامهای بازاریابی خود برای برآورده کردن نیازهای خاص مشتری و برجسته شدن در یک بازار شلوغ است، بسیار مهم است.
با اتخاذ این استراتژی، شرکتها میتوانند منابع خود را به طور مؤثرتری تخصیص دهند، رضایت و وفاداری مشتریان را افزایش دهند و در نهایت فروش و سودآوری را افزایش دهند.
اطلاعات جامع
جزء کلیدی | توضیح | امتیاز کلیدی |
تقسیم بندی بازار | فرآیند تقسیم یک بازار مصرف کننده یا تجاری گسترده به زیر گروه های مصرف کنندگان (معروف به بخش ها) بر اساس برخی از ویژگی های مشترک. | شامل تقسیم بندی جغرافیایی، جمعیتی، روانشناختی و رفتاری است.
نیازها و ترجیحات مشتری را مشخص می کند. پیام های بازاریابی مناسب را فعال می کند. |
هدف گذاری بازار |
شامل ارزیابی جذابیت هر بخش بازار و انتخاب یک یا چند بخش برای ورود است. | بر بخش هایی با بالاترین پتانسیل برای موفقیت تمرکز می کند.
اندازه، پتانسیل رشد و چشم انداز رقابتی را در نظر می گیرد. با نقاط قوت و اهداف برند مطابقت دارد. |
موقعیت یابی برند | عمل طراحی پیشنهاد و تصویر شرکت برای اشغال جایگاه مشخصی در ذهن بازار هدف. | برند را از رقبا متمایز می کند.
مزایای منحصر به فرد یا ارتباطات عاطفی را برجسته می کند. یک پیشنهاد ارزش منحصر به فرد برای برند ایجاد می کند. |
پیشرفت مداوم |
تلاش مداوم برای بهبود محصولات، خدمات یا فرآیندها در طول زمان. | بازبینی و اصلاح منظم عناصر STP.
سازگاری با بینش های جدید و تغییرات بازار. پرورش فرهنگ نوآوری و پاسخگویی. |
نوآوری در بخش ها | فرآیند توسعه محصولات یا خدمات جدید یا بهبود یافته برای بخش های خاص بازار. | پیشنهادات را مرتبط و جذاب نگه می دارد.
متناسب با نیازهای نوظهور در بخشها. باعث نفوذ عمیق تر در بازار و رضایت مشتری می شود. |
هدف گیری دقیق |
استفاده از تجزیه و تحلیل داده ها و فناوری پیشرفته برای هدف قرار دادن بخش های خاص بازار به طور موثرتر. | از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای بینش عمیق تر استفاده می کند.
شخصی سازی زمان واقعی تلاش های بازاریابی را فعال می کند. تعامل و بازگشت سرمایه را افزایش می دهد. |
پیش بینی روندها در موقعیت یابی | رویکرد فعال برای شناسایی و انطباق با روندهای آینده بازار در موقعیت یابی برند. | برند را به عنوان یک رهبر و مبتکر قرار می دهد.
موقعیت یابی را با ارزش ها و روندهای مصرف کننده در حال ظهور همسو می کند. ارتباط و رقابت طولانی مدت را تضمین می کند. |
حلقه بازخورد |
فرآیند جمع آوری و تجزیه و تحلیل بازخورد از منابع مختلف برای بهبود استراتژی های کسب و کار. | شامل چندین نقطه تماس برای بازخورد جامع است.
به اصلاح مداوم استراتژی های STP اطلاع می دهد. تجارب و رضایت مشتری را افزایش می دهد. |
STP و یکپارچه سازی سفر مشتری | همسویی استراتژی STP با هر مرحله از سفر مشتری برای اطمینان از تجربیات منسجم. | نقاط تماس به بخش نیازها و ترجیحات .
تعامل را در سراسر سفر مشتری عمیق تر می کند. باعث وفاداری و روابط بلندمدت می شود. |
توانمندسازی تیم ها با STP Insights | اطمینان از اینکه همه تیم های سازمانی بینش STP را در نقش های خود درک کرده و از آنها استفاده می کنند. | تصمیم گیری آگاهانه را در سراسر سازمان ترویج می کند.
به تجربه مشتری یکپارچه کمک می کند. تلاش های تیم را با اهداف استراتژیک هماهنگ می کند. |