زنان در جنگ جهانی دوم نقشهای حیاتی و متنوعی ایفا کردند که تأثیر عمیقی بر تاریخ و جامعه داشت. با ورود به جنگ، بسیاری از زنان به نیروی کار پیوستند و در صنایع تولیدی، کشاورزی و خدمات بهداشتی مشغول به کار شدند. همچنین، زنان در ارتشها به عنوان پرستاران، رانندگان و حتی جنگجویان خدمت کردند. این تغییرات نه تنها به تأمین نیازهای جنگ کمک کرد، بلکه به تغییر نگرشها نسبت به نقش زنان در جامعه نیز منجر شد. جنگ جهانی دوم فرصتی بود برای زنان تا تواناییها و قابلیتهای خود را در عرصههای جدید نشان دهند و به تدریج به سمت برابری جنسیتی حرکت کنند.
نقش زنان در جبهههای جنگ جهانی دوم
در جنگ جهانی دوم، نقش زنان در جبهههای جنگ به طرز چشمگیری تغییر کرد و به یکی از ارکان اساسی تلاشهای نظامی و پشتیبانی تبدیل شد. با آغاز جنگ در سال 1939، بسیاری از مردان به جبهههای جنگ اعزام شدند و این امر موجب شد که زنان به عنوان نیروی کار در صنایع نظامی و خدمات اجتماعی وارد عمل شوند. در واقع، زنان نه تنها در خانهها بلکه در میدانهای جنگ نیز حضوری فعال داشتند و این حضور به تدریج به تغییر نگرشها نسبت به نقشهای جنسیتی منجر شد.
زنان در بسیاری از کشورها به عنوان کارگران کارخانهها و تولیدکنندگان مهمات مشغول به کار شدند. در ایالات متحده، برنامههایی مانند “WAVES” و “WACS” به زنان این امکان را داد که در نیروهای دریایی و زمینی خدمت کنند. این برنامهها به زنان اجازه میداد تا در نقشهای غیرنظامی و پشتیبانی، از جمله در زمینههای ارتباطات، پزشکی و مهندسی، فعالیت کنند. به همین ترتیب، در بریتانیا، زنان به عنوان پرستاران، رانندگان و حتی خلبانان در خدمت نیروهای مسلح قرار گرفتند. این تغییرات نه تنها به تأمین نیازهای جنگ کمک کرد، بلکه به زنان این فرصت را داد تا تواناییهای خود را در زمینههای جدید نشان دهند.
علاوه بر این، زنان در جبهههای جنگ به عنوان پرستاران و امدادگران نیز نقش مهمی ایفا کردند. آنها در بیمارستانها و مراکز درمانی به مراقبت از سربازان مجروح پرداختند و با فداکاری و شجاعت خود، جان بسیاری را نجات دادند. این فعالیتها نه تنها به بهبود وضعیت بهداشتی در جبههها کمک کرد، بلکه به ایجاد یک حس همبستگی و همیاری در میان زنان و مردان نیز منجر شد. در واقع، زنان با حضور خود در جبههها، نشان دادند که میتوانند در شرایط سخت و بحرانی به خوبی عمل کنند و از عهده مسئولیتهای سنگین برآیند.
در کنار این فعالیتها، زنان همچنین در فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی نیز نقش داشتند. سازمانهایی مانند “SOE” در بریتانیا به استخدام زنان برای انجام مأموریتهای مخفی و جمعآوری اطلاعات پرداختند. این زنان با شجاعت و هوش خود، اطلاعات حیاتی را جمعآوری کرده و به نیروهای متفقین کمک کردند تا در برابر دشمنان خود موفقتر عمل کنند. این فعالیتها نشاندهنده تواناییهای استثنایی زنان در شرایط بحرانی بود و به تدریج به تغییر نگرشها نسبت به نقشهای جنسیتی در جامعه منجر شد.
در نهایت، جنگ جهانی دوم نه تنها به عنوان یک بحران نظامی بلکه به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ زنان نیز شناخته میشود. با پایان جنگ، بسیاری از زنان به دنبال حفظ دستاوردهای خود در زمینههای شغلی و اجتماعی بودند و این امر به تغییرات عمدهای در ساختار اجتماعی و اقتصادی جوامع منجر شد. به این ترتیب، نقش زنان در جبهههای جنگ جهانی دوم نه تنها به پیروزی متفقین کمک کرد، بلکه به شکلگیری آیندهای جدید برای زنان در جامعه نیز منجر شد. این تغییرات، میراثی ماندگار از شجاعت و فداکاری زنان در تاریخ جنگها به جا گذاشت.
زنان و فعالیتهای مقاومت در جنگ جهانی دوم
زنان در جنگ جهانی دوم نقشهای متنوع و مهمی را ایفا کردند که فراتر از مرزهای سنتی جنسیتی بود. در این دوران، بسیاری از زنان به عنوان اعضای فعال در جنبشهای مقاومت علیه اشغالگران و رژیمهای دیکتاتوری ظاهر شدند. این فعالیتها نه تنها به تقویت روحیه ملی و اجتماعی کمک کرد، بلکه به تغییر نگرشها نسبت به نقش زنان در جامعه نیز انجامید.
زنان در کشورهای مختلف، از جمله فرانسه، لهستان و یوگسلاوی، به عنوان اعضای کلیدی در گروههای مقاومت عمل کردند. آنها با استفاده از مهارتهای خود در جاسوسی، جمعآوری اطلاعات و حتی انجام عملیاتهای نظامی، به مبارزه با نیروهای اشغالگر پرداختند. به عنوان مثال، در فرانسه، زنان به عنوان پیامرسانان و جاسوسان عمل میکردند و اطلاعات حیاتی را به گروههای مقاومت منتقل میکردند. این فعالیتها نشاندهنده شجاعت و فداکاری آنها بود و به طور قابل توجهی به موفقیتهای نظامی گروههای مقاومت کمک کرد.
علاوه بر این، زنان در زمینههای دیگر نیز فعال بودند. آنها در تأمین منابع و کمکهای مالی برای گروههای مقاومت نقش داشتند و با برگزاری مراسم و فعالیتهای اجتماعی، حمایت عمومی را جلب میکردند. این فعالیتها نه تنها به تقویت روحیه ملی کمک کرد، بلکه به ایجاد شبکههای اجتماعی و همکاری میان زنان در جوامع مختلف انجامید. به عنوان مثال، در لهستان، زنان با تشکیل گروههای حمایتی و ارائه خدمات به مجروحان جنگی، به حفظ روحیه و امید در میان مردم کمک کردند.
در برخی موارد، زنان حتی به عنوان مبارزان مسلح در صفوف گروههای مقاومت حضور داشتند. در یوگسلاوی، زنان به طور فعال در نبردها شرکت کردند و به عنوان جنگجویان در برابر اشغالگران نازی و همکاران محلی آنها ایستادگی کردند. این حضور فعال زنان در میدان جنگ، نه تنها به تغییر نگرشها نسبت به تواناییهای آنها کمک کرد، بلکه به ایجاد یک الگوی جدید از مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان در آینده نیز انجامید.
با این حال، فعالیتهای زنان در جنگ جهانی دوم تنها به میدانهای جنگ محدود نمیشد. آنها همچنین در زمینههای پزشکی و درمانی به عنوان پرستاران و پزشکان عمل کردند و به مراقبت از مجروحان و بیماران پرداختند. این نقشها نشاندهنده تواناییهای چندگانه زنان و اهمیت آنها در حفظ سلامت جامعه در شرایط بحرانی بود.
در نهایت، فعالیتهای مقاومت زنان در جنگ جهانی دوم نه تنها به پیروزیهای نظامی کمک کرد، بلکه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی عمیق در جوامع مختلف انجامید. این تجربیات به زنان این امکان را داد که در پس از جنگ، به عنوان شهروندان فعال و مؤثر در جوامع خود شناخته شوند و به تدریج به سمت برابری جنسیتی و حقوق زنان پیش بروند. بنابراین، نقش زنان در جنگ جهانی دوم به عنوان یک فصل مهم در تاریخ مبارزات اجتماعی و سیاسی آنها باقی خواهد ماند.
تأثیر جنگ جهانی دوم بر حقوق زنان
جنگ جهانی دوم تأثیرات عمیق و گستردهای بر زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان داشت. در این دوران، زنان به عنوان نیروی کار در صنایع و خدمات مختلف به کار گرفته شدند و این تغییرات نه تنها به نیازهای جنگی پاسخ میداد، بلکه به تدریج به تغییر نگرشها نسبت به نقش زنان در جامعه منجر شد. با شروع جنگ، بسیاری از مردان به جبهههای جنگ رفتند و این امر موجب شد که زنان به عنوان نیروی کار اصلی در کارخانهها، مزارع و دیگر بخشهای اقتصادی وارد شوند. این تغییر ناگهانی در نیروی کار، به زنان این امکان را داد که تواناییهای خود را در زمینههای مختلف نشان دهند و به تدریج به عنوان یک نیروی مؤثر در اقتصاد شناخته شوند.
علاوه بر این، جنگ جهانی دوم به زنان فرصتی برای ورود به مشاغل جدید و غیرمتعارف داد. بسیاری از زنان به عنوان مهندسان، مکانیکها و حتی خلبانها مشغول به کار شدند. این تجربیات نه تنها به افزایش اعتماد به نفس زنان کمک کرد، بلکه به تدریج به تغییر نگرشهای اجتماعی نسبت به تواناییهای آنان منجر شد. در واقع، این تغییرات به زنان این امکان را داد که در عرصههای عمومی و سیاسی نیز فعالتر شوند و صدای خود را در مسائل اجتماعی و اقتصادی مطرح کنند.
از سوی دیگر، جنگ جهانی دوم همچنین به تغییرات قانونی و حقوقی در زمینه حقوق زنان منجر شد. با توجه به نقش فعال زنان در جنگ و اقتصاد، بسیاری از کشورها به تدریج به این نتیجه رسیدند که باید حقوق زنان را به رسمیت بشناسند و به آنها فرصتهای بیشتری برای مشارکت در جامعه بدهند. این تغییرات به تدریج به تصویب قوانین جدیدی منجر شد که حقوق زنان را در زمینههای مختلف از جمله حق رأی، حق کار و حق تحصیل تقویت کرد. به عنوان مثال، در برخی کشورها، پس از جنگ، زنان به حق رأی دست یافتند و این امر به آنها این امکان را داد که در فرآیندهای سیاسی و تصمیمگیریهای اجتماعی مشارکت کنند.
با این حال، باید توجه داشت که این تغییرات به یکباره و به طور کامل اتفاق نیفتاد. بسیاری از زنان پس از پایان جنگ به خانههای خود بازگشتند و به نقشهای سنتی خود در خانوادهها بازگشتند. اما تأثیرات جنگ بر حقوق زنان به گونهای بود که دیگر نمیتوانستند به سادگی به وضعیت قبلی خود بازگردند. این تغییرات به تدریج به شکلگیری جنبشهای حقوق زنان در دهههای بعدی منجر شد و زنان را به سمت مبارزه برای حقوق برابر و عدالت اجتماعی سوق داد.
در نهایت، جنگ جهانی دوم نه تنها به عنوان یک بحران جهانی شناخته میشود، بلکه به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ حقوق زنان نیز به شمار میآید. این جنگ به زنان این امکان را داد که تواناییهای خود را در عرصههای مختلف نشان دهند و به تدریج به تغییرات اجتماعی و قانونی منجر شد که حقوق آنها را تقویت کرد. بنابراین، تأثیر جنگ جهانی دوم بر حقوق زنان نه تنها در آن زمان محسوس بود، بلکه پیامدهای آن تا سالها بعد نیز ادامه یافت و به شکلگیری جامعهای عادلانهتر و برابرتر کمک کرد.
زنان در صنایع جنگی و تولیدات نظامی
در طول جنگ جهانی دوم، نقش زنان در صنایع جنگی و تولیدات نظامی به طرز چشمگیری افزایش یافت و این تغییر نه تنها به نیازهای فوری جنگ پاسخ داد، بلکه تأثیرات عمیقی بر ساختار اجتماعی و اقتصادی جوامع داشت. با شروع جنگ در سال 1939، بسیاری از مردان به جبهههای جنگ اعزام شدند و این امر موجب کمبود نیروی کار در صنایع مختلف، به ویژه در صنایع مرتبط با تولیدات نظامی شد. در این شرایط، زنان به عنوان نیروی کار جایگزین به میدان آمدند و به سرعت در نقشهای جدید خود جا افتادند.
زنان در کارخانهها و کارگاههای تولیدی مشغول به کار شدند و وظایف مختلفی را بر عهده گرفتند. آنها در تولید مهمات، تانکها، هواپیماها و سایر تجهیزات نظامی فعالیت میکردند. به عنوان مثال، در ایالات متحده، برنامه “WAVES” و “WACS” به زنان این امکان را داد که در نیروی دریایی و ارتش خدمت کنند و در عین حال در صنایع جنگی نیز مشغول به کار شوند. این برنامهها نه تنها به زنان اجازه میداد که در جنگ مشارکت کنند، بلکه به آنها این فرصت را میداد که مهارتهای جدیدی را یاد بگیرند و به استقلال مالی دست یابند.
علاوه بر این، زنان در نقشهای مدیریتی و فنی نیز وارد شدند. آنها به عنوان مهندسان، تکنسینها و سرپرستان کارگاهها فعالیت میکردند و به تدریج توانستند به عنوان نیرویی مؤثر در تصمیمگیریهای صنعتی شناخته شوند. این تغییرات نه تنها به افزایش تولیدات نظامی کمک کرد، بلکه به تدریج به تغییر نگرشها نسبت به تواناییهای زنان در محیط کار نیز منجر شد. به عنوان مثال، در بریتانیا، زنان در کارخانههای “مونیخ” و “بریتیش ایرو اسپیس” مشغول به کار شدند و به تولید هواپیماهای جنگی کمک کردند.
در کنار این فعالیتها، زنان همچنین در زمینههای پشتیبانی و خدماتی نیز نقش مهمی ایفا کردند. آنها در بیمارستانها، مراکز امدادرسانی و سازمانهای خیریه مشغول به کار بودند و به مراقبت از مجروحان و آسیبدیدگان جنگ میپرداختند. این فعالیتها نشاندهنده تعهد و فداکاری زنان در دوران جنگ بود و به آنها این امکان را میداد که در کنار مردان، سهمی در تلاشهای جنگی داشته باشند.
با پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از زنان به خانههای خود بازگشتند، اما تأثیرات این تجربه بر زندگی آنها و جامعه به وضوح قابل مشاهده بود. آنها نه تنها به عنوان نیروی کار در صنایع جنگی شناخته شدند، بلکه به عنوان پیشگامان تغییرات اجتماعی و اقتصادی نیز مطرح شدند. این تغییرات به تدریج به افزایش حقوق و فرصتهای شغلی برای زنان در دهههای بعدی منجر شد و زمینهساز تحولات اجتماعی گستردهتری گردید. در نهایت، نقش زنان در صنایع جنگی و تولیدات نظامی در جنگ جهانی دوم نه تنها به پیروزی در جنگ کمک کرد، بلکه به تغییرات بنیادین در جامعه و فرهنگ نیز انجامید.
داستانهای فراموششده زنان در جنگ جهانی دوم
زنان در جنگ جهانی دوم نقشهای متنوع و مهمی ایفا کردند که بسیاری از آنها در تاریخ به فراموشی سپرده شدهاند. در حالی که جنگ جهانی دوم به عنوان یک رویداد عمدتاً مردانه شناخته میشود، اما زنان در این دوران به عنوان کارگران، پرستاران، جاسوسان و حتی سربازان، سهم بسزایی در تلاشهای جنگی داشتند. داستانهای فراموششده این زنان، نمایانگر قدرت، شجاعت و فداکاری آنهاست که در شرایط دشوار جنگ به نمایش درآمد.
یکی از جنبههای مهم مشارکت زنان در جنگ جهانی دوم، ورود آنها به بازار کار بود. با رفتن مردان به جبهههای جنگ، زنان به سرعت جایگزین آنها در کارخانهها و صنایع شدند. آنها با کار در تولید مهمات، هواپیما و سایر تجهیزات نظامی، به تأمین نیازهای جنگی کمک کردند. این تغییرات نه تنها به افزایش تولید کمک کرد، بلکه به زنان این امکان را داد که استقلال مالی پیدا کنند و نقشهای جدیدی را در جامعه ایفا کنند. به عنوان مثال، زنان در کارخانههای “روز و شب” کار میکردند و با شعار “ما میتوانیم” به نماد قدرت و اراده تبدیل شدند.
علاوه بر کار در صنایع، زنان به عنوان پرستاران در جبههها و بیمارستانها نیز فعالیت داشتند. آنها با فداکاری و شجاعت، به درمان مجروحان و مراقبت از سربازان پرداختند. این تجربهها نه تنها به آنها مهارتهای پزشکی و پرستاری آموخت، بلکه روابط عمیقی میان آنها و سربازان ایجاد کرد. داستانهای بسیاری از پرستاران وجود دارد که با وجود خطرات و چالشهای فراوان، به خدمت خود ادامه دادند و جان بسیاری را نجات دادند.
در کنار این فعالیتها، برخی از زنان به عنوان جاسوس و مبارز در جبهههای جنگ فعالیت کردند. سازمانهای مختلفی مانند “مقاومت فرانسه” به زنان این امکان را دادند که در عملیاتهای مخفی شرکت کنند. آنها اطلاعات حیاتی را جمعآوری کرده و به نیروهای متفقین منتقل کردند. این زنان با شجاعت و فداکاری، در شرایطی که جانشان در خطر بود، به انجام مأموریتهای خطرناک پرداختند. داستانهای آنها، نمایانگر عزم و ارادهای است که در برابر ظلم و ستم ایستادگی کرد.
با وجود این همه فداکاری و تلاش، بسیاری از این داستانها پس از پایان جنگ به فراموشی سپرده شدند. در حالی که مردان به عنوان قهرمانان جنگ شناخته شدند، زنان به طور معمول در حاشیه تاریخ قرار گرفتند. این نادیدهگرفتن نه تنها به نادیدهانگاری نقش آنها در جنگ منجر شد، بلکه تأثیرات عمیق اجتماعی و فرهنگی آنها را نیز تحتالشعاع قرار داد. امروزه، با بازنگری در تاریخ، تلاش میشود تا این داستانهای فراموششده دوباره زنده شوند و سهم زنان در جنگ جهانی دوم به درستی شناخته شود. این بازنگری نه تنها به تجلیل از فداکاریهای آنها کمک میکند، بلکه به ما یادآوری میکند که تاریخ همیشه داستانهای بیشتری برای گفتن دارد.
زنان و خدمات پزشکی در جنگ جهانی دوم
در طول جنگ جهانی دوم، نقش زنان در خدمات پزشکی به طرز چشمگیری افزایش یافت و این امر نه تنها به نیازهای فوری جنگ بلکه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی آن زمان نیز مرتبط بود. با آغاز جنگ، بسیاری از مردان به جبهههای جنگ اعزام شدند و این موضوع باعث شد که زنان به عنوان نیروی کار ضروری در بخشهای مختلف، به ویژه در خدمات پزشکی، وارد عمل شوند. این تغییرات به زنان این امکان را داد که در زمینههای جدیدی فعالیت کنند و به نوعی به شکستن قالبهای سنتی جنسیتی کمک کردند.
زنان در این دوران به عنوان پرستاران، پزشکان و حتی جراحان در بیمارستانها و مراکز درمانی فعالیت میکردند. سازمانهای مختلفی مانند صلیب سرخ و دیگر نهادهای خیریه، به استخدام و آموزش زنان در زمینههای پزشکی پرداختند. این سازمانها به سرعت متوجه شدند که زنان میتوانند به عنوان پرستاران و کمکپرستاران در جبهههای جنگ و همچنین در بیمارستانهای داخلی، نقش حیاتی ایفا کنند. به عنوان مثال، پرستاران نظامی که به جبههها اعزام میشدند، با شرایط دشوار و خطرناک مواجه بودند، اما با شجاعت و فداکاری به ارائه خدمات پزشکی به سربازان مجروح ادامه میدادند.
علاوه بر این، زنان در زمینههای تحقیقاتی و علمی نیز فعال شدند. برخی از آنها به عنوان پزشکان و محققان در آزمایشگاهها مشغول به کار بودند و به توسعه درمانهای جدید و واکسنها کمک کردند. این فعالیتها نه تنها به بهبود وضعیت سلامت سربازان کمک کرد، بلکه تأثیرات مثبتی بر روی جامعه پزشکی در آینده داشت. به عنوان مثال، پیشرفتهای حاصل از تحقیقات زنان در این دوران، به توسعه روشهای جدید درمانی و بهبود مراقبتهای بهداشتی در سالهای بعدی منجر شد.
از سوی دیگر، این تجربهها به زنان این امکان را داد که به استقلال بیشتری دست یابند و به تدریج به عنوان یک نیروی کار مهم در جامعه شناخته شوند. پس از پایان جنگ، بسیاری از زنان که در خدمات پزشکی فعالیت کرده بودند، به دنبال ادامه کار خود در این زمینه بودند و این موضوع به تغییر نگرشها نسبت به نقش زنان در جامعه کمک کرد. این تغییرات نه تنها بر روی خدمات پزشکی تأثیر گذاشت، بلکه به تدریج به سایر حوزهها نیز سرایت کرد و به زنان این امکان را داد که در زمینههای مختلف علمی، اجتماعی و اقتصادی فعالیت کنند.
در نهایت، میتوان گفت که نقش زنان در خدمات پزشکی در جنگ جهانی دوم نه تنها به تأمین نیازهای فوری جنگ کمک کرد، بلکه به تغییرات عمیقتری در جامعه منجر شد. این تجربیات و دستاوردها، پایهگذار تحولات بعدی در زمینه حقوق زنان و مشارکت آنها در جامعه شدند. به این ترتیب، زنان در این دوران نه تنها به عنوان پرستاران و پزشکان، بلکه به عنوان پیشگامان تغییرات اجتماعی و فرهنگی شناخته شدند.
سوالات متداول
1. **سؤال:** زنان در جنگ جهانی دوم چه نقشی داشتند؟
**پاسخ:** زنان در جنگ جهانی دوم نقشهای متنوعی ایفا کردند، از جمله کار در کارخانهها، خدمت در نیروهای نظامی، و انجام وظایف پزشکی.
2. **سؤال:** آیا زنان در ارتشهای مختلف به خدمت گرفته شدند؟
**پاسخ:** بله، زنان در ارتشهای مختلف به عنوان پرستار، راننده، و در برخی کشورها به عنوان سرباز خدمت کردند.
3. **سؤال:** چه تأثیری بر وضعیت اجتماعی زنان در دوران جنگ گذاشته شد؟
**پاسخ:** جنگ باعث شد تا زنان به نیروی کار بیشتری وارد شوند و نقشهای اجتماعی و اقتصادی جدیدی را به عهده بگیرند، که به تغییر نگرشها نسبت به زنان کمک کرد.
4. **سؤال:** آیا زنان در فعالیتهای مقاومت نیز شرکت داشتند؟
**پاسخ:** بله، بسیاری از زنان در گروههای مقاومت و فعالیتهای زیرزمینی علیه اشغالگران شرکت کردند.
5. **سؤال:** چه سازمانهایی برای حمایت از زنان در جنگ تأسیس شدند؟
**پاسخ:** سازمانهایی مانند “صلیب سرخ” و “سازمان زنان داوطلب” در بسیاری از کشورها برای حمایت از زنان و ارائه خدمات به آنها تأسیس شدند.
6. **سؤال:** پس از جنگ، وضعیت زنان چگونه تغییر کرد؟
**پاسخ:** پس از جنگ، بسیاری از زنان به دنبال حفظ شغلهای خود بودند و این موضوع به افزایش حقوق و برابری جنسیتی در برخی کشورها کمک کرد.
جمع بندی
زنان در جنگ جهانی دوم نقش حیاتی و چندوجهی ایفا کردند. آنها نه تنها در جبهههای جنگ به عنوان پرستاران، کارگران صنعتی و حتی سربازان شرکت کردند، بلکه در پشت جبهه نیز با تأمین نیازهای اقتصادی و اجتماعی، به حفظ و تقویت جوامع خود کمک کردند. این تجربیات باعث تغییرات عمدهای در نگرش جامعه نسبت به نقش زنان شد و زمینهساز پیشرفتهای اجتماعی و حقوقی در دهههای بعد گردید. در نهایت، مشارکت زنان در جنگ جهانی دوم به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ مبارزات حقوق زنان و تغییرات اجتماعی به شمار میرود.