سهراب سپهری، شاعر معاصر ایرانی، در اشعار خود بهزیبایی احساسات انسانی مانند دلتنگی و تنهایی را به تصویر کشیده است. در ادامه، چند شعر کوتاه از او با مضمون دلتنگی ارائه میشود:
1.
«من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه، از پل، از رود، از موج
پرم از سایه برگی در آب
چه درونم تنهاست»
2.
«چه کسی میداند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی؟
چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
پیلهات را بگشا
تو به اندازه پروانه شدن زیبایی»
3.
«به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من»
4.
«تو مرا آزردی…
که خودم کوچ کنم از شهرت،
تو خیالت راحت!
میروم از قلبت،
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی!
و به خود میگویی: باز میآید و میسوزد از این عشق ولی…
بر نمیگردم، نه!
میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد…
عشق زیباست و حرمت دارد…»
این اشعار نشاندهنده عمق احساسات و نگاه فلسفی سهراب سپهری به دلتنگی و تنهایی است.