عنوان مقاله: تحلیل شعر مولانا جلالالدین رومی درباره عشق
### اصل شعر
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
اندر دل من، درون و بیرون همه او است
اندر تن من، جان و رگ و خون همه اوست
بی عشق نشاط و طرب افزون نشود
بی عشق وجود خوب و موزون نشود
### معنی ابیات
**بیت اول:** مولانا در این بیت از عاشقان میخواهد که از حیلهها و منطقهای دنیوی دست بکشند و به حال دیوانگی عاشقانه برسند. او توصیه میکند که عاشق باید همچون پروانهای در آتش عشق بسوزد و فنا شود.
**بیت دوم و سوم:** در این ابیات، مولانا به وحدت وجود اشاره دارد و بیان میکند که معشوق در تمام وجود او حضور دارد. او میگوید که هیچ جدایی میان او و معشوق نیست و همه چیز در درون و بیرون او، تجلی معشوق است.
**بیت چهارم و پنجم:** مولانا در این ابیات بیان میکند که عشق، نیرویی است که شادی و طرب واقعی را به ارمغان میآورد. او تأکید میکند که بدون عشق، وجود انسان ناقص و ناموزون خواهد بود.
### تفسیر و تحلیل کلی شعر
مولانا جلالالدین رومی در این شعر عشق را به عنوان نیرویی الهی و تحولآفرین معرفی میکند که انسان را از خودبینی و تعلقات دنیوی رها میسازد و به سوی معشوق حقیقی هدایت میکند. او عشق را راهی برای رسیدن به وحدت با معشوق و کمال و حقیقت میداند. در این مسیر، عاشق باید از منطق و حیلههای دنیوی دست بردارد و به حالت دیوانگی عاشقانه برسد، همچون پروانهای که در آتش عشق میسوزد و فنا میشود.
پیام کلی شعر این است که عشق، نیرویی است که انسان را از محدودیتهای مادی فراتر میبرد و به او امکان میدهد تا به شادی و طرب واقعی دست یابد. مولانا تأکید میکند که بدون عشق، وجود انسان ناقص و ناموزون است و تنها از طریق عشق است که میتوان به کمال و وحدت با معشوق حقیقی رسید.