غرل شماره 2 از غزلیات حافظ از دیوان حافظ را برای شما دوستان قرار دادهایم. دیوان حافظ کتابی است مشتمل بر همه اشعار باقیمانده از حافظ. بیشترِ این شعرها به زبان فارسی است، اما اشعار ملمع (به زبان فارسی و عربی) و یک غزل تمام عربی هم در آن به چشم میخورد. مهمترین بخش این دیوان، غزلیات است. شعرهایی در دیگر قالبهای شعری مانند قطعه، قصیده، مثنوی و رباعی هم در این دیوان هست.
اهمیت غزلیات حافظ
غزلیات حافظ شیرازی، یکی از مهمترین و شناختهشدهترین آثار ادبیات فارسی به شمار میروند. اهمیت این غزلیات به دلایل مختلفی قابل بررسی است:
عمق معنایی:
غزلیات حافظ دارای معانی عمیق و چندلایه هستند که میتوانند به تفکر و تأمل در مورد زندگی، عشق، عرفان و فلسفه وجودی انسان بپردازند. این عمق معنا باعث میشود که هر بار خواندن این اشعار، تجربهای جدید و متفاوت به همراه داشته باشد.
زیبایی زبان:
زبان حافظ از زیبایی و ظرافت خاصی برخوردار است. او با استفاده از تشبیهات، استعارهها و دیگر ابزارهای بلاغی، تصاویری زیبا و دلنشین خلق کرده که خواننده را مجذوب خود میکند.
عشق و عرفان:
غزلیات حافظ به موضوعاتی چون عشق الهی و عشق زمینی پرداخته و این دو را به شکلی هنرمندانه در هم آمیخته است. این موضوعات برای بسیاری از خوانندگان جذاب و قابل تأمل هستند.
نقد اجتماعی:
حافظ در اشعار خود به نقد جامعه و مسائل اجتماعی نیز پرداخته است. او با زبانی کنایهآمیز و هنرمندانه، نواقص و مشکلات اجتماعی زمان خود را مورد انتقاد قرار میدهد.
تأثیر فرهنگی:
غزلیات حافظ تأثیر عمیقی بر فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی گذاشتهاند. اشعار او در شعر فارسی بعد از خود نیز تأثیرگذار بوده و بسیاری از شاعران بعدی از او الهام گرفتهاند.
جایگاه جهانی:
اشعار حافظ نه تنها در ایران بلکه در سطح جهانی نیز شناخته شدهاند. ترجمههای متعدد از اشعار او به زبانهای مختلف نشاندهنده تأثیر گسترده او بر ادبیات جهانی است.
استفاده در مراسم و مناسبتها:
غزلیات حافظ در مناسبتهای مختلف فرهنگی و اجتماعی، مانند نوروز و جشنها، خوانده میشوند و بخشی از فرهنگ شفاهی ایرانیان را تشکیل میدهند.
به طور کلی، غزلیات حافظ نه تنها از نظر ادبی و هنری دارای اهمیت هستند، بلکه به عنوان نمایندهای از فرهنگ، تاریخ و فلسفه ایرانی نیز شناخته میشوند.
مطلب مشابه: زیباترین گلچین اشعار و غزلیات عاشقانه حافظ (غزل شماره 51 تا 100) از دیوان حافظ

غزل شماره 2 حافظ
صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
کجاست دِیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا
چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را
سماعِ وَعظ کجا نغمهٔ رَباب کجا
ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد؟
چراغِ مُرده کجا شمعِ آفتاب کجا
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا
مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است
کجا همی رَوی ای دل بدین شتاب کجا
بِشُد! که یادِ خوشش باد روزگارِ وصال
خود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا؟
معنی غزل شماره 2 حافظ
این شعر از حافظ شیرازی، شاعر بزرگ ایرانی، دارای معانی عمیق و مفاهیم عرفانی است. در ادامه، به زبان سادهتر و با توضیحات مناسب هر بیت را بررسی میکنیم:
صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا
توضیح: در این بیت، شاعر به تفاوت بین کار درست و وضعیت خود اشاره میکند. او از حالت خراب و ناپسند خود سخن میگوید و میپرسد که چگونه میتواند به صلاح و درستی برسد.
ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا
توضیح: شاعر از مسیر زندگی صحبت میکند و میخواهد نشان دهد که این مسیر از کجا شروع میشود و به کجا ختم میگردد. او به دنبال شناخت این مسیر است.
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
شاعر از دلزدگی خود از صومعه (مکان عبادت) و خرقه (لباس روحانی) صحبت میکند. او به سالوس (ریاکاری) اشاره میکند و نشان میدهد که این ظواهر او را راضی نمیکند.
کجاست دِیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا
توضیح: در اینجا، شاعر به مکانهایی که مغان (زرتشتیان) در آنجا شراب ناب مینوشیدند، اشاره میکند. او به دنبال لذتهای واقعی و عمیق زندگی است.
چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را
توضیح: شاعر میپرسد که چه نسبتی بین رندی (زندگی آزاد و بیقید) و صلاح و تقوا (درستی و پرهیزگاری) وجود دارد. او به تضاد بین این دو مفهوم اشاره میکند.
سماعِ وَعظ کجا نغمهٔ رَباب کجا
توضیح: در این بیت، شاعر به تفاوت بین وعظ (موعظه) و نغمههای شاداب (موسیقی) اشاره میکند. او نشان میدهد که لذتهای واقعی در زندگی کجا هستند.
ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد؟
توضیح: شاعر در اینجا به محبت و دوستی اشاره میکند و میپرسد که دل دشمنان از روی دوست چه چیزی نصیبشان میشود.
چراغِ مُرده کجا شمعِ آفتاب کجا
توضیح: شاعر به تفاوت بین نور ضعیف (چراغ مرده) و نور واقعی (شمع آفتاب) اشاره میکند. او به دنبال نور حقیقی زندگی است.
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
توضیح: شاعر بیان میکند که بینش و دید او تحت تأثیر عشق و محبت به معشوق است. او به خاک آستان معشوق اشاره دارد.
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا
توضیح: شاعر از معشوق میخواهد که راه درست را نشان دهد، زیرا او در سرگردانی است.
مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است
توضیح: شاعر هشدار میدهد که نباید فریب ظواهر را خورد، زیرا ممکن است خطراتی در راه باشد.
کجا همی رَوی ای دل بدین شتاب کجا
توضیح: شاعر از دل خود میپرسد که با این شتاب به کجا میروی؟ او به آرامش در زندگی تأکید دارد.
بِشُد! که یادِ خوشش باد روزگارِ وصال
توضیح: شاعر به یاد روزهای خوب وصال (دیدار عاشقانه) اشاره میکند و آرزو دارد که آن روزها فراموش نشود.
خود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟
توضیح: شاعر از دست دادن لحظات زیبا و محبتآمیز صحبت میکند و احساس غم و دلتنگی دارد.
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
توضیح: شاعر به دوست خود هشدار میدهد که امیدی به آرامش و خواب خوش نداشته باشد، زیرا زندگی پر از چالشهاست.
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا؟
توضیح: در این بیت، شاعر به بیقراری خود اشاره کرده و میپرسد که آرامش، صبر و خواب خوب چه معنایی دارند وقتی که زندگی پر از مشکلات است.
این شعر به طور کلی به جستجوی حقیقت، عشق، لذتهای واقعی زندگی و تضادهای موجود در آن اشاره دارد. حافظ با استفاده از زبان زیبا و تصاویر شاعرانه، احساسات عمیق خود را بیان کرده است.