در این پست با موضوع “پیششرط حذف صفر از پول ملی/ ریال با برابری یکصدم گرم طلا تعریف شد” در خدمت شما هستیم.
اقتصاد معاصر-حسن حيدری، عضو هيات علمی دانشگاه تربيت مدرس: حذف صفر از پول ملی ایران در دهههای گذشته چندین بار بر زبان سیاستمداران افتاده ولی به دلایل مختلف به مرحله اجرایی نرسیده است؛ در سال ۹۸، این لایحه توسط دولت حسن روحانی به مجلس ارائه شد ولی هنوز اجرایی نشده است.
با این حال در هفتههای گذشته، حذف صفر از پول ملی، بار دیگر با ارائه لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی کشور به مجلس توسط دولت چهاردهم به صدر اخبار اقتصادی آمد. در همان زمان تنظيم و ارائه لايحه به مجلس در زمان رياست همتی در بانک مركزی و همچنان در حال حاضر، موافقان و مخالفان اين طرح هر يک با استدلالهای مختلف درباره انجام شدن يا نشدن اين طرح نظراتی را مطرح میكردند.
تجربيات جهانی نشان داده كه تعداد زيادی از كشورها، به ويژه كشورهای آمريكای لاتين كه دورههای تورمی داشتهاند، چندين صفر را از پول ملی خود حذف كردهاند. در واقع اصلاحات پولی يكی از اقدامات قديمی در زمينه اقتصاد است و اگر فقط دوران كنونی كه پول در قالب اسكناس و حسابهای بانكی نمايان شده را نيز در نظر بگيريم، تعداد زيادی از كشورها را میتوان در اینباره نام برد كه از آلمان و لهستان در قاره اروپا، تا برزيل و آرژانتين در قاره آمريكا، تا زيمباوه و سودان در آفريقا و تركيه و آذربايجان در همسايگی ايران را در بر میگيرد.
تجربيات جهانی نشان داده است كه اين سياست، تاثيری بر كاهش تورم ندارد اما انجام آن بسياری از امور را در مبادلات روزمره بين شهروندان كشور تسهيل میكند. بنابراين بايد توقعات از اين طرح را منطقی كرد و هيچ وقت اين طرح را نبايد جايگزين اقدامات ضدتورمی در نظر گرفت.
مساله ديگر اين است، كشورهايی كه در اجرای اين طرح موفق عمل كردهاند، از جمله تركيه در همسايگی ايران، اين اقدام را پس از كنترل نرخهای بالای تورم و رساندن آن به سطوح پايينتر انجام دادهاند يا حداقل همزمان با اجرای آن، اقدامات و سياستهای اصلاحات ساختاری را نيز در نظر گرفتهاند كه اين طرح به نوعی مكمل آن سياستها بوده است. در غير اين صورت، پس از چند سال تجربه تورمهای بالا، مجددا صفرهای جديدی به واحد پول جديد اضافه خواهد شد و مجددا حذف تعدادی صفر از پول ملی موضوعيت پيدا میكند (همانند تجربه آرژانتين و برزيل در تكرار چندين باره حذف صفر از پول ملی تا ۱۸ صفر در چندين مرحله).
در خصوص ايران بايد به چند مساله توجه كرد. مساله اول اين است كه بايد بپذيريم تورمهای چند دهه گذشته، به ويژه تورمهای بالايی كه از دهه ۱۳۹۰ به بعد در كشور تجربه شده، تعداد زيادی صفر را به واحد پول ملی اضافه كرده است كه اين موضوع، هم در مبادلات روزمره و هم از نظر مقايسه بين ارزش اسمی ريال با واحدهای ديگر پول جهانی مشكلاتی ايجاد كرده است.
اگر بانكداری الكترونيكی و استفاده از كارتهای بانكی و دستگاههای كارتخوان به جای اسكناس در كشور در طی دهههای اخير گسترش نيافته بود و افراد برای مبادلات خود نيازمند حمل مقدار زيادی اسكناس بودند، در آن صورت ضرورت اين مساله بيش از پيش درک میشد. در حال حاضر گسترش مناسب بانكداری الكترونيکی در كشور، در واقع بخش زيادی از اين مشكلات را حل كرده اما به هر حال ارقام نجومی ريال در حسابهای بانكی، اسناد حسابداری و حتی در گزارشات اقتصادی باعث شده كه ابداعات جديدی نيز در اين زمينه شكل بگيرد كه معروفترين آن استفاده از واژه «همت» به جای هزار ميليارد تومان (و نه ريال) است كه در بين سياستمداران به صورت گسترده استفاده میشود كه دليل آن رشد شتابان نقدينگی و افزايش قيمتها است كه صفرهای متعددی را به پول ملی اضافه كرده است.
بنابراين، به نظر میرسد كه در ضرورت اين موضوع، اختلاف نظر زيادی وجود نداشته باشد اما مساله اصلی در چگونگی انجام اين كار است.
در خصوص چگونگی انجام اين كار بايد چند مساله مد نظر قرار گيرد. مساله اول اين است كه بايد اين سياست همراه با سياستهای كنترل و سپس كاهش تورم انجام شود. از زمانی كه در قانون پولی و بانكی كشور که در سال ۱۳۵۱ تصویب شد، ارزش «ریال» کمی بیش از یکصدم گرم طلا (۰،۰۱۰۸۰۵۵ گرم طلا) تعیین شد، تاكنون به دليل تورمهای مداوم در طول بيش از ۵ دهه گذشته، ارزش «ریال» به طور پیوسته کاهش یافته است، تا جایی که اکنون در دیماه ۱۴۰۳، هر یک گرم طلا بیش از پنجاه میلیون ریال ارزش دارد كه نشانگر كاهش ارزش شديد پول ملی است. اگر تورم توسط سياستهای منطقی و سازگار در كنار اصلاحات بانكی و اصلاحات در بودجه دولت كاهش نيابد، مجددا بعد از شايد يک دهه مجبور به حذف چند صفر ديگر از پول ملی خواهيم شد كه اين موضوع حتی از منظر اعتبار نظام پولی كشور نيز وجهه نامناسبی خواهد داشت.
نكته ديگر اين است كه در انجام اصلاحات پولی به صورت بازتعريف ارزش پول ملی و حذف صفر از آن بايد حتما آنچه كه در بين مردم رايج است، مد نظر قرار گيرد. از سال ۱۳۰۸ كه ريال پول رسمی كشور شده، عملا مردم از «تومان» به عنوان واحد غيررسمی استفاده میكنند و ريال فقط در اسناد رسمی نقش دارد. در اينجا نيز بايد همين مساله مد نظر قرار گيرد و واحد پول جديد چيزی باشد كه مردم در مراودات، آن را به رسميت بشناسند. شايد به همين دليل باشد كه در متن لايحه تهيه شده از سوی دولت نيز «تومان» به عنوان واحد پولی جديد در نظر گرفته شده است، گرچه از عناوين ديگری نيز در زمان تهيه لايحه صحبت میشد.
مساله ديگر اين است كه تعداد صفرهای حذف شده نيز اهميت دارد. در زمان ارسال لايحه پيشنهاد حذف ۴ صفر از ريال و تبديل آن به «تومان» پيشنهاد داده شد اما به نظر میرسد كه در حال حاضر حتی بتوان از حذف تعداد بيشتری صفر (مثلا ۶ صفر) به دليل تداوم تورم صحبت كرد. در واقع بايد گفت كه مردم به صورت درونزا در مراودات خود، عملا صفرها را از پول ملی حذف كردهاند و اين كار متناسب با حجم معامله و قيمت كالا يا خدمت مد نظر صورت گرفته است.
مثلا سالها است كه در مراودات خرد روزمره از واژه «تومان» به جای ده هزار ريال استفاده میشود. همچنين در مراودات سطح متوسط نيز مردم عملا ۷ صفر را از پول ملی حذف كردهاند و به جای ۱۰ ميليون ريال (۱ ميليون تومان) از واژه «۱ تومان» استفاده میكنند و حتی در معاملات بزرگ مانند خريد مسكن نيز عملا ۱۰ صفر را حذف كردهاند و در اين موارد نيز منظور از «۱ تومان» عملا همان ۱۰ ميليارد ريال يا همان ۱ ميليارد تومان است. پس اگر حذف تعداد صفر متناسب با رفتار روزمره مردم باشد، توسط مردم به رسميت شناخته میشود، چون امور روزمره آنها را تسهيل مینمايد.
در مجموع به نظر میرسد كه سياستگذاران اقتصادی كشور تصميم گرفتهاند كه به سمت حذف صفر از پول مل حركت كنند اما بهتر است، ملاحظات مهم مرتبط با اين موضوع را نيز در نظر بگيرند تا ميزان موفقيت اين سياست نيز افزايش يابد و توسط مردم نيز به رسميت شناخته شود.