شعر فردوسی در مورد مادر

شعر فردوسی در مورد مادر

پربازدیدترین این هفته:

هشدار مسئولیت سرمایه گذاری
دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

در مقاله:

شعر «مادر» اثر ایرج میرزا

 

گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شب‌ها بر گاهوارهٔ من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوهٔ راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچهٔ گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست

معنی ابیات

 

**بیت اول و دوم:** شاعر به لحظه تولد خود اشاره می‌کند و می‌گوید مادر اولین کسی بود که به او یاد داد چگونه شیر بخورد. او شب‌ها بیدار می‌ماند تا کودک خود را بخواباند.

**بیت سوم و چهارم:** مادر دست کودک را می‌گیرد و به او راه رفتن می‌آموزد. او با صبوری و مهربانی کلمات را یکی یکی به زبان کودک می‌آورد و به او صحبت کردن یاد می‌دهد.

**بیت پنجم و ششم:** مادر با عشق و مهرورزی خود لبخند بر لبان کودک می‌نشاند و به او شادی و طراوت زندگی را می‌آموزد. از این رو، شاعر می‌گوید وجود و هستی او از مادرش نشأت گرفته و او را تا زمانی که زنده است دوست خواهد داشت.

تفسیر و تحلیل کلی شعر

 

شعر «مادر» اثر ایرج میرزا به زیبایی به نقش و فداکاری مادر در زندگی انسان می‌پردازد. شاعر با زبانی ساده و روان به توصیف لحظات اولیه زندگی و تأثیر عمیق مادر در رشد و پرورش فرزند می‌پردازد. او با اشاره به یادگیری‌های اولیه از مادر مانند خوردن، خوابیدن، راه رفتن و صحبت کردن، به اهمیت و جایگاه ویژه مادر در زندگی هر فرد تأکید می‌کند. پیام کلی شعر، تقدیر و ادای احترام به مقام مادر و عشق بی‌پایان اوست که به عنوان منبع اصلی وجود و شادی در زندگی فرزند شناخته می‌شود.

نظرسنجی
نظر شما در مورد کیفیت این مقاله چیست؟
اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *