**غزل شمارهٔ ۳۷۰ مولانا جلالالدین محمد بلخی**
آمد رمضان و عید با ماست
قفل آمد و آن کلید با ماست
بربند سر سفره بگشای ره بالا
ماه رمضان آمد ای یار قمر سیما
هر کس که در این حلقه نیست زنده به عشق
در حلقه ما زنده نخواهد بودن
در بزم جمال تو ز شمع و گل و پروانه
هر کس خبر آورد که او هم ز ماست
**معنی ابیات**
**آمد رمضان و عید با ماست / قفل آمد و آن کلید با ماست**
مولانا در این بیت به آمدن ماه رمضان اشاره میکند و آن را همچون عیدی بزرگ میداند. قفل به معنای روزه است که کلید گشایش آن در دست ماست. این بیانگر این است که روزهداری در این ماه میتواند گشایشی به سوی افقهای تازه و روحانی باشد.
**بربند سر سفره بگشای ره بالا / ماه رمضان آمد ای یار قمر سیما**
در این بیت، مولانا به مخاطب خود میگوید که از لذات دنیوی دست بکشید و به سوی معشوق حقیقی، یعنی خداوند، حرکت کنید. این دعوت به تزکیه نفس و پاکسازی روح در ماه رمضان است.
**هر کس که در این حلقه نیست زنده به عشق / در حلقه ما زنده نخواهد بودن**
مولانا بیان میکند که تنها کسانی که با عشق و ایمان به خداوند زندگی میکنند، در حلقه او جای دارند. این بیت نشاندهنده اهمیت عشق و ایمان در زندگی انسان است.
**در بزم جمال تو ز شمع و گل و پروانه / هر کس خبر آورد که او هم ز ماست**
مولانا در این بیت به تأثیر زیبایی و عشق خداوند بر مخلوقاتش اشاره میکند و میگوید هر کس که از این زیبایی و عشق خبر دهد، به جمع دوستان خداوند تعلق دارد.
**تفسیر و تحلیل کلی شعر**
مولانا در این غزل به زیبایی به اهمیت ماه رمضان و روزهداری پرداخته است. او رمضان را فرصتی برای نزدیکی به خداوند، پاکسازی روح و تقویت اراده میداند. مولانا با استفاده از استعارههای زیبا، روزه را به عنوان قفلی معرفی میکند که کلید آن در دست ماست، و تأکید میکند که با روزهداری میتوانیم به افقهای تازه و نورانی دست یابیم. او همچنین به اهمیت عشق و ایمان در زندگی اشاره میکند و میگوید که تنها کسانی که با عشق به خداوند زندگی میکنند، در حلقه او جای دارند. پیام کلی این شعر، دعوت به تزکیه نفس و نزدیکی به خداوند است که در ماه رمضان به اوج خود میرسد.