**عنوان مقاله: بررسی مفهوم وطن در اشعار مولانا**
در این مقاله به بررسی یکی از اشعار مولانا در دیوان شمس میپردازیم که در آن مفهوم «وطن» را فراتر از سرزمین فیزیکی تفسیر کرده و به عالم روحانی و ملکوتی اشاره میکند.
**متن کامل اصل شعر**
شش جهت است این وطن قبله در او یکی مجو
بی وطنی است قبله گه در عدم آشیانه کن
هر نفس آواز عشق میرسد از چپّ و راست
ما به فلک میرویم عزم تماشا کراست؟
ما به فلک بودهایم یار ملک بودهایم
باز همانجا رویم جمله که آن شهر ماست
**معنی ابیات**
در بیت اول، مولانا به این نکته اشاره میکند که در جهان مادی، جهات متعددی وجود دارد، اما نباید در این جهات به دنبال جهت و قبله حقیقی بود. او تاکید میکند که قبلهگاه واقعی در بیجهتی و رهایی از تعلقات دنیوی نهفته است.
در ابیات بعدی، مولانا به این مفهوم اشاره دارد که عشق و اشتیاق به وطن اصلی، یعنی عالم ملکوتی، از هر سو به گوش میرسد. او بیان میکند که انسانها از فلک و عالم بالا آمدهاند و در واقع یاران ملکوتی بودهاند و باید به سوی وطن اصلی خود بازگردند.
**تفسیر و تحلیل کلی شعر**
مولانا در این شعر با بهرهگیری از مفهوم «وطن»، انسان را به رهایی از تعلقات دنیوی و بازگشت به اصل و منشأ الهی خود دعوت میکند. او معتقد است که وطن حقیقی انسانها، عالم روحانی و ملکوتی است و زندگی در جهان مادی نباید موجب فراموشی این حقیقت شود. مولانا با اشاره به حدیث «حبالوطن منالایمان»، عشق به وطن را به معنای عشق به بازگشت به عالم روحانی و ملکوتی تفسیر میکند و انسانها را به یادآوری این اشتیاق و بازگشت به اصل و منشأ خود دعوت میکند.