شعر سهراب سپهری در مورد آینده

شعر سهراب سپهری در مورد آینده

پربازدیدترین این هفته:

هشدار مسئولیت سرمایه گذاری
دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

از سایت مدیر منتور با ارائه “شعر سهراب سپهری در مورد آینده” با شما عزیزان خواهیم بود.

روزی
خواهم آمد، و پیامی خواهم آورد.
در رگ‌ها، نور خواهم ریخت.
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب!
سیب آوردم، سیب سرخ خورشید.
خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم داد.
زن زیبای جذامی را، گوشواره‌ای دیگر خواهم بخشید.
کور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!
دوره‌گردی خواهم شد، کوچه‌ها را خواهم گشت.
جار خواهم زد: ای شبنم، شبنم، شبنم.
رهگذاری خواهد گفت: راستی را، شب تاریکی است،
کهکشانی خواهم دادش.
روی پل دخترکی بی‌پاست، دب اکبر را بر گردن او خواهم آویخت.
هر چه دشنام، از لب‌ها خواهم برچید.
هر چه دیوار، از جا خواهم برکند.
رهزنان را خواهم گفت: کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را، پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دل‌ها را با عشق،
سایه‌ها را با آب، شاخه‌ها را با باد.
و به‌هم خواهم پیوست، خواب کودک را با زمزمه زنجره‌ها.
بادبادک‌ها، به هوا خواهم برد.
گلدان‌ها، آب خواهم داد.
خواهم آمد، پیش اسبان، گاوان، علف سبز نوازش خواهم ریخت.
مادیانی تشنه، سطل شبنم را خواهد آورد.
خر فرتوتی در راه، من مگس‌هایش را خواهم زد.
خواهم آمد سر هر دیواری، میخکی خواهم کاشت.
پای هر پنجره‌ای، شعری خواهم خواند.
هر کلاغی را، کاجی خواهم داد.
مار را خواهم گفت: چه شکوهی دارد غوک!
آشتی خواهم داد.
آشنا خواهم کرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت.

این شعر در مجموعه «حجم سبز» سهراب سپهری منتشر شده است.

شعر «و پیامی در راه» از سهراب سپهری یک اثر زیبا و سرشار از امید، عشق و نگاه معنوی به آینده است. این شعر نشان‌دهنده جهان‌بینی شاعر است که در آن، انسان‌ها، طبیعت و هستی در پیوندی هماهنگ و عاشقانه قرار دارند. در ادامه، برخی از نکات برجسته این شعر را تحلیل می‌کنیم:

۱. امید به آینده

سهراب با بیان جملاتی مانند «روزی خواهم آمد، و پیامی خواهم آورد» به امید و روشنایی در آینده اشاره می‌کند. او خود را پیام‌آور نور، عشق و زندگی می‌داند و از آمدن روزهایی بهتر سخن می‌گوید. این امیدواری، هسته مرکزی شعر است و نشان‌دهنده نگرش مثبت شاعر به جهان است.

۲. ارتباط انسان و طبیعت

در بسیاری از ابیات، سهراب میان انسان و طبیعت پیوند برقرار می‌کند. برای مثال:

  • «در رگ‌ها، نور خواهم ریخت.»
  • «شاخه‌ها را با باد.»

او طبیعت را به‌عنوان منبعی از زیبایی، آرامش و هماهنگی می‌بیند که انسان می‌تواند با آن یکی شود. این نگاه نشان‌دهنده تفکر عرفانی شاعر است که در آن، طبیعت بخشی از کل هستی است.

۳. آرمان‌گرایی انسانی

سهراب در این شعر جهانی ایده‌آل ترسیم می‌کند:

  • «زن زیبای جذامی را، گوشواره‌ای دیگر خواهم بخشید.»
  • «کور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!»

این ابیات نشان‌دهنده روحیه بشردوستانه و تلاش برای بهبود زندگی دیگران است. او جهانی را می‌خواهد که در آن، درد، تبعیض و رنج جای خود را به زیبایی، عدالت و محبت بدهد.

۴. شعر به‌عنوان زبان تغییر

سهراب با استفاده از زبانی شاعرانه، از تغییرات بنیادینی سخن می‌گوید که نه‌تنها در جهان بیرونی، بلکه در قلب و ذهن انسان‌ها رخ می‌دهد:

  • «هر چه دشنام، از لب‌ها خواهم برچید.»
  • «هر چه دیوار، از جا خواهم برکند.»

این عبارات نشان می‌دهند که شاعر به دنبال شکستن موانع میان انسان‌ها و ایجاد فضایی برای عشق و دوستی است.

۵. مفهوم آشتی و عشق

یکی از مفاهیم محوری شعر، آشتی و پیوند دوباره میان انسان‌ها و طبیعت است:

  • «مار را خواهم گفت: چه شکوهی دارد غوک!»
  • «آشتی خواهم داد. آشنا خواهم کرد.»

شاعر با اشاره به آشتی میان حیواناتی که معمولاً در تضاد هستند، بر این نکته تأکید می‌کند که صلح و همزیستی می‌تواند در همه جنبه‌های زندگی جاری شود.

۶. رؤیای شاعرانه

سهراب در این شعر، جهان را از زاویه‌ای رؤیایی و خیال‌انگیز توصیف می‌کند. تصاویر شعری مانند «سیب سرخ خورشید» یا «سطل شبنم» فضایی شاعرانه و جادویی ایجاد می‌کنند که مخاطب را به تفکر و تخیل دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری

شعر «و پیامی در راه» تصویری از آرزوهای سهراب سپهری برای دنیایی بهتر است؛ دنیایی که در آن، انسان‌ها در هماهنگی با طبیعت و یکدیگر زندگی می‌کنند. این شعر یادآوری می‌کند که امید، عشق و تلاش برای بهتر کردن جهان، می‌تواند زندگی را زیباتر و معنادارتر کند.

 

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *