متحدین جنگ جهانی دوم

متحدین جنگ جهانی دوم

پربازدیدترین این هفته:

هشدار مسئولیت سرمایه گذاری
دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

متحدین جنگ جهانی دوم به مجموعه‌ای از کشورها اطلاق می‌شود که در خلال جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵) علیه محور (آلمان، ایتالیا و ژاپن) به مبارزه پرداختند. این ائتلاف شامل کشورهای بزرگی چون ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا و چین بود و هدف آن جلوگیری از گسترش نفوذ و قدرت کشورهای محور و بازگرداندن صلح به جهان بود. متحدین با همکاری‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی، در جبهه‌های مختلف جنگ به نبرد پرداختند و در نهایت با پیروزی بر نیروهای محور، به پایان جنگ جهانی دوم کمک کردند.

تاریخچه متفقین در جنگ جهانی دوم

متحدین جنگ جهانی دوم، که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ائتلاف‌های نظامی تاریخ شناخته می‌شوند، در پاسخ به تهدیدات فزاینده‌ای که از سوی محور به وجود آمده بود، شکل گرفتند. این ائتلاف شامل کشورهای متعددی بود که در برابر تهاجم‌های نظامی و ایدئولوژیک محور، به ویژه آلمان نازی، ایتالیا فاشیستی و ژاپن امپریالیستی، متحد شدند. تاریخچه متفقین در جنگ جهانی دوم به سال‌های ابتدایی دهه ۱۹۳۰ برمی‌گردد، زمانی که نشانه‌های اولیه تنش‌های بین‌المللی و گسترش نظام‌های دیکتاتوری در اروپا و آسیا مشاهده می‌شد.

با آغاز جنگ در سپتامبر ۱۹۳۹، زمانی که آلمان به لهستان حمله کرد، متفقین به سرعت شکل گرفتند. بریتانیا و فرانسه به عنوان دو قدرت اصلی غربی، به لهستان اعلام جنگ کردند و این اقدام به نوعی آغاز رسمی جنگ جهانی دوم بود. در این زمان، اتحاد شوروی نیز به عنوان یک بازیگر کلیدی وارد صحنه شد. با امضای پیمان مولوتوف-ریبنتروپ در اوت ۱۹۳۹، اتحاد شوروی و آلمان توافق کردند که لهستان را بین خود تقسیم کنند. این توافق به متفقین این امکان را داد که در برابر تهدیدات مشترک، استراتژی‌های خود را هماهنگ کنند.

در ادامه، با گسترش جنگ و پیروزی‌های اولیه محور، کشورهای بیشتری به صف متفقین پیوستند. ایالات متحده، که در ابتدا سیاست عدم مداخله را دنبال می‌کرد، با حمله ژاپن به پرل هاربر در دسامبر ۱۹۴۱ به جنگ وارد شد. این ورود نه تنها منابع انسانی و مالی جدیدی را به ائتلاف افزود، بلکه روحیه متفقین را نیز تقویت کرد. به تدریج، کشورهای دیگری مانند کانادا، استرالیا، نیوزیلند و کشورهای مختلف اروپایی نیز به این ائتلاف پیوستند و به تقویت جبهه متحدین کمک کردند.

در طول جنگ، متفقین با چالش‌های زیادی مواجه شدند. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، هماهنگی بین کشورهای مختلف با منافع و اهداف گوناگون بود. با این حال، کنفرانس‌های مهمی مانند کنفرانس تهران در سال ۱۹۴۳ و کنفرانس یالتا در سال ۱۹۴۵ به متفقین این امکان را داد که استراتژی‌های مشترکی را برای شکست محور تدوین کنند. این کنفرانس‌ها نه تنها به برنامه‌ریزی عملیات نظامی کمک کردند، بلکه به تعیین آینده سیاسی اروپا پس از جنگ نیز پرداختند.

در نهایت، پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ به پایان جنگ و شکل‌گیری نظم جدید جهانی منجر شد. این پیروزی نه تنها به آزادی کشورهای تحت اشغال کمک کرد، بلکه زمینه‌ساز تأسیس سازمان ملل متحد و تلاش‌های بین‌المللی برای حفظ صلح و امنیت جهانی شد. به طور کلی، تاریخچه متفقین در جنگ جهانی دوم نشان‌دهنده همکاری و همبستگی کشورهای مختلف در برابر تهدیدات مشترک است و درس‌های مهمی را برای آینده روابط بین‌الملل به همراه دارد.

نقش ایالات متحده در اتحاد متفقین

در خلال جنگ جهانی دوم، ایالات متحده به عنوان یکی از اعضای کلیدی اتحاد متفقین، نقش بسیار مهمی ایفا کرد. این کشور با ورود به جنگ در سال 1941، پس از حمله ژاپن به پرل هاربر، به سرعت به یکی از قدرت‌های اصلی در جبهه متفقین تبدیل شد. ایالات متحده با ارائه منابع انسانی و مالی، به تقویت نیروهای متفقین کمک کرد و به عنوان یک موتور اقتصادی برای تأمین نیازهای جنگی عمل نمود. این کشور با تولید انبوه سلاح، تجهیزات و مواد غذایی، نه تنها به ارتش خود بلکه به نیروهای متفقین نیز کمک شایانی کرد.

علاوه بر تأمین منابع، ایالات متحده در زمینه استراتژی‌های نظامی نیز نقش بسزایی داشت. فرماندهی عالی متفقین، به ویژه دوژنرال دوایت آیزنهاور، از تجربه و توانایی‌های نظامی ایالات متحده بهره‌برداری کرد. این همکاری‌ها منجر به برنامه‌ریزی و اجرای عملیات‌های مهمی مانند عملیات نرماندی شد که به عنوان یکی از نقاط عطف جنگ شناخته می‌شود. این عملیات، که در ژوئن 1944 انجام شد، به آزادسازی فرانسه و پیشروی به سمت آلمان کمک کرد و نشان‌دهنده قدرت و هماهنگی نیروهای متفقین بود.

در کنار این مسائل، ایالات متحده همچنین به تقویت روابط دیپلماتیک با دیگر کشورهای متفقین پرداخت. این کشور با برقراری همکاری‌های نزدیک با بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی، به ایجاد یک جبهه متحد در برابر محور کمک کرد. کنفرانس‌های مهمی مانند کنفرانس یالتا و کنفرانس تهران، به منظور هماهنگی استراتژی‌ها و برنامه‌ریزی برای آینده پس از جنگ برگزار شد. این تعاملات نه تنها به تقویت اتحاد متفقین کمک کرد، بلکه زمینه‌ساز شکل‌گیری نظم جهانی جدید پس از جنگ نیز شد.

نقش ایالات متحده در جنگ جهانی دوم همچنین به تقویت روحیه متفقین کمک کرد. با ورود این کشور به جنگ، امید به پیروزی در میان کشورهای دیگر افزایش یافت. ایالات متحده با استفاده از رسانه‌ها و تبلیغات، توانست تصویر مثبتی از خود به عنوان یک نیروی نجات‌دهنده و حامی آزادی‌ها ارائه دهد. این تصویر به تقویت عزم و اراده کشورهای متفقین در برابر دشمنان کمک کرد و به نوعی به یک جنبش جهانی برای مبارزه با فاشیسم تبدیل شد.

در نهایت، پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم به طور قابل توجهی به نقش ایالات متحده وابسته بود. این کشور با ترکیب منابع اقتصادی، استراتژی‌های نظامی و دیپلماسی مؤثر، توانست به عنوان یک نیروی تعیین‌کننده در نتیجه جنگ عمل کند. پیروزی در این جنگ نه تنها به پایان فاشیسم کمک کرد، بلکه ایالات متحده را به عنوان یک قدرت جهانی جدید معرفی نمود و زمینه‌ساز تأسیس سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بین‌المللی شد. به این ترتیب، نقش ایالات متحده در اتحاد متفقین نه تنها در زمان جنگ، بلکه در شکل‌گیری آینده جهان نیز تأثیرگذار بود.

استراتژی‌های نظامی متفقین در جنگ جهانی دوم

در جنگ جهانی دوم، متفقین با استفاده از استراتژی‌های نظامی متنوع و پیچیده، به مقابله با محور پرداختند. این استراتژی‌ها نه تنها شامل عملیات‌های نظامی بزرگ، بلکه همچنین به کارگیری تکنیک‌های اطلاعاتی و دیپلماتیک نیز می‌شد. یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های متفقین، ایجاد جبهه‌های متعدد در نقاط مختلف جهان بود. این رویکرد به آن‌ها این امکان را می‌داد که فشار را بر روی نیروهای محور افزایش دهند و منابع آن‌ها را در جبهه‌های مختلف پراکنده کنند. به عنوان مثال، عملیات نرماندی در سال 1944، که به عنوان “روز D” شناخته می‌شود، یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین حملات متفقین بود که به آزادسازی فرانسه و در نهایت شکست آلمان نازی کمک کرد.

علاوه بر این، متفقین به خوبی از تکنیک‌های جنگی نوین بهره‌برداری کردند. استفاده از بمب‌افکن‌ها و نیروی هوایی در این جنگ به شدت افزایش یافت. بمب‌افکن‌های استراتژیک مانند B-17 و B-29 به متفقین این امکان را دادند که به اهداف صنعتی و نظامی دشمن حمله کنند و به این ترتیب، توانایی تولید و تدارکات نیروهای محور را تضعیف کنند. همچنین، نیروی دریایی متفقین با استفاده از ناوهای هواپیمابر و زیر دریایی‌ها، کنترل دریاها را به دست گرفت و خطوط تدارکاتی دشمن را مختل کرد.

در کنار این استراتژی‌های نظامی، همکاری‌های بین‌المللی نیز نقش بسزایی در موفقیت متفقین داشت. کشورهای مختلفی از جمله ایالات متحده، بریتانیا، شوروی و چین، با هم متحد شدند و هر یک با توجه به منابع و توانایی‌های خود، به جنگ علیه محور پرداختند. این همکاری‌ها نه تنها به تبادل اطلاعات و منابع کمک کرد، بلکه به ایجاد یک جبهه متحد و قوی نیز انجامید. به عنوان مثال، کنفرانس‌های مختلفی مانند کنفرانس تهران و یالتا، به برنامه‌ریزی برای عملیات‌های آینده و تقسیم مناطق پس از جنگ کمک کرد.

همچنین، متفقین به خوبی از جنگ روانی بهره‌برداری کردند. آن‌ها با استفاده از تبلیغات و اطلاعات نادرست، سعی کردند روحیه نیروهای محور را تضعیف کنند و در عوض، روحیه خود را تقویت نمایند. این استراتژی‌ها به ویژه در جبهه شرقی و در مواجهه با شوروی اهمیت زیادی داشت. متفقین با ایجاد تصاویری از پیروزی‌ها و موفقیت‌های خود، تلاش کردند تا به نیروهای خود انگیزه بیشتری بدهند و در عین حال، دشمن را دچار تردید و ناامیدی کنند.

در نهایت، استراتژی‌های نظامی متفقین در جنگ جهانی دوم، ترکیبی از عملیات‌های نظامی، همکاری‌های بین‌المللی و جنگ روانی بود که به آن‌ها این امکان را داد تا در برابر چالش‌های بزرگ پیروز شوند. این استراتژی‌ها نه تنها به شکست محور کمک کرد، بلکه به شکل‌گیری نظم جدید جهانی پس از جنگ نیز منجر شد. در نتیجه، متفقین با بهره‌گیری از این استراتژی‌ها، توانستند به یکی از بزرگ‌ترین پیروزی‌های تاریخ دست یابند و تأثیرات عمیقی بر آینده جهان بگذارند.

تأثیر متفقین بر پایان جنگ جهانی دوم

متحدین جنگ جهانی دوم، که شامل کشورهای اصلی مانند ایالات متحده، بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی و چین بودند، تأثیر عمیق و تعیین‌کننده‌ای بر پایان این جنگ و شکل‌گیری نظم جهانی پس از آن داشتند. این تأثیرات نه تنها در میدان نبرد بلکه در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز مشهود بود. با توجه به اینکه جنگ جهانی دوم یکی از بزرگ‌ترین و ویرانگرترین جنگ‌ها در تاریخ بشر بود، نقش متفقین در پایان آن به‌ویژه در زمینه‌های استراتژیک و دیپلماتیک قابل توجه است.

در ابتدا، باید به این نکته اشاره کرد که متفقین با همکاری نزدیک و هماهنگی در استراتژی‌های نظامی، توانستند جبهه‌های مختلفی را علیه نیروهای محور ایجاد کنند. عملیات‌های مهمی مانند نبرد نرماندی و نبرد استالینگراد، نقاط عطفی در جنگ بودند که به شکست نیروهای محور منجر شدند. این پیروزی‌ها نه تنها روحیه متفقین را تقویت کرد، بلکه به تضعیف روحیه دشمنان نیز انجامید. به‌علاوه، این همکاری نظامی به ایجاد یک اتحاد قوی میان کشورهای مختلف منجر شد که در نهایت به پیروزی مشترک آنها انجامید.

علاوه بر این، تأثیر متفقین بر پایان جنگ جهانی دوم به‌ویژه در زمینه‌های سیاسی و دیپلماتیک نیز قابل توجه است. پس از شکست نیروهای محور، متفقین به‌سرعت به تشکیل کنفرانس‌های بین‌المللی پرداختند تا درباره آینده اروپا و جهان تصمیم‌گیری کنند. کنفرانس‌هایی مانند یالتا و پوتسدام، به‌عنوان نقاط عطفی در تاریخ دیپلماسی مدرن شناخته می‌شوند. در این کنفرانس‌ها، متفقین به توافقاتی دست یافتند که نه تنها به تقسیم مناطق تحت کنترل پس از جنگ منجر شد، بلکه پایه‌گذار نظم جهانی جدیدی نیز گردید.

از سوی دیگر، تأثیرات اقتصادی متفقین بر پایان جنگ نیز قابل توجه است. با توجه به ویرانی‌های گسترده‌ای که جنگ به بار آورد، متفقین به بازسازی کشورهای آسیب‌دیده کمک کردند. طرح مارشال، که به‌ویژه برای بازسازی اروپا طراحی شده بود، نمونه‌ای از این تلاش‌هاست. این طرح نه تنها به احیای اقتصادی کشورهای اروپایی کمک کرد، بلکه به تقویت روابط اقتصادی و سیاسی میان کشورهای غربی نیز انجامید. این روابط به‌تدریج به ایجاد بلوک‌های سیاسی و اقتصادی جدیدی منجر شد که در دوران جنگ سرد تأثیرات عمیقی بر سیاست جهانی داشت.

در نهایت، تأثیر متفقین بر پایان جنگ جهانی دوم به‌طور کلی به شکل‌گیری یک نظم جهانی جدید و ایجاد سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد انجامید. این سازمان به‌منظور جلوگیری از بروز جنگ‌های مشابه در آینده و ترویج صلح و همکاری بین‌المللی تأسیس شد. به‌این‌ترتیب، متفقین نه تنها به پایان جنگ کمک کردند، بلکه با ایجاد سازوکارهای جدید، به شکل‌گیری جهانی جدید و پایدارتر نیز انجامیدند. این تأثیرات همچنان در سیاست‌های جهانی و روابط بین‌الملل مشهود است و نشان‌دهنده اهمیت همکاری و همبستگی در مواجهه با چالش‌های جهانی است.

همکاری‌های بین‌المللی متفقین

در خلال جنگ جهانی دوم، همکاری‌های بین‌المللی متفقین به عنوان یکی از عوامل کلیدی در موفقیت این ائتلاف در برابر محور قرار گرفت. این همکاری‌ها نه تنها شامل تبادل اطلاعات و منابع نظامی بود، بلکه به ایجاد یک شبکه گسترده از همکاری‌های سیاسی و اقتصادی نیز منجر شد. در این راستا، کشورهای متفقین به منظور تقویت جبهه‌های خود و هماهنگی در عملیات‌های نظامی، به تبادل تجربیات و استراتژی‌ها پرداختند.

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های این همکاری‌ها، تشکیل کنفرانس‌های بین‌المللی بود که در آن رهبران کشورهای متفقین به بحث و تبادل نظر درباره برنامه‌های نظامی و سیاسی پرداختند. کنفرانس‌هایی مانند کنفرانس تهران در سال 1943 و کنفرانس یالتا در سال 1945، نمونه‌هایی از این نوع همکاری‌ها بودند که در آن‌ها تصمیمات مهمی درباره آینده جنگ و تقسیم مناطق آزاد شده اتخاذ شد. این کنفرانس‌ها نه تنها به تقویت اتحاد میان کشورهای متفقین کمک کرد، بلکه به ایجاد یک استراتژی مشترک برای مقابله با دشمنان نیز منجر شد.

علاوه بر این، همکاری‌های اقتصادی نیز نقش بسزایی در موفقیت متفقین داشت. کشورهای متفقین با ایجاد برنامه‌هایی مانند “لند-لیز” به یکدیگر کمک کردند تا منابع مورد نیاز خود را تأمین کنند. این برنامه به ویژه به بریتانیا و شوروی کمک کرد تا تجهیزات نظامی و مواد اولیه را از ایالات متحده دریافت کنند. این نوع همکاری اقتصادی نه تنها به تقویت جبهه‌های نظامی کمک کرد، بلکه به ایجاد یک حس همبستگی و اتحاد میان کشورهای مختلف نیز منجر شد.

در کنار این همکاری‌های نظامی و اقتصادی، تبادل اطلاعات و فناوری نیز از دیگر جنبه‌های مهم همکاری‌های بین‌المللی متفقین بود. کشورهای متفقین به ویژه در زمینه‌های رمزنگاری و اطلاعات نظامی به یکدیگر کمک کردند. به عنوان مثال، پروژه “منهتن” که به توسعه بمب اتمی منجر شد، نمونه‌ای از همکاری‌های علمی و فناوری میان ایالات متحده و بریتانیا بود. این نوع همکاری‌ها نه تنها به پیشرفت‌های نظامی کمک کرد، بلکه به ایجاد یک پایه علمی و فناوری برای آینده نیز منجر شد.

در نهایت، می‌توان گفت که همکاری‌های بین‌المللی متفقین در جنگ جهانی دوم به عنوان یک الگوی موفق از اتحاد و همبستگی در برابر تهدیدات مشترک شناخته می‌شود. این همکاری‌ها نه تنها به پیروزی در جنگ کمک کرد، بلکه به ایجاد روابط بین‌المللی جدید و شکل‌گیری سازمان‌های بین‌المللی پس از جنگ نیز منجر شد. به طور کلی، تجربه همکاری‌های متفقین در جنگ جهانی دوم نشان‌دهنده اهمیت اتحاد و همبستگی در مواجهه با چالش‌های جهانی است و می‌تواند به عنوان یک درس مهم برای نسل‌های آینده در نظر گرفته شود.

چالش‌ها و موفقیت‌های متفقین در جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم، که از سال 1939 تا 1945 به طول انجامید، یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین درگیری‌های تاریخ بشر بود. در این جنگ، متفقین به عنوان یک ائتلاف متشکل از کشورهای مختلف، با چالش‌ها و موفقیت‌های متعددی روبرو شدند که تأثیرات عمیقی بر روند جنگ و آینده جهان داشت. در آغاز جنگ، متفقین شامل کشورهای اصلی مانند ایالات متحده، بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی و چین بودند. این ائتلاف به سرعت با چالش‌های بزرگی مواجه شد، از جمله تهاجم‌های سریع و غیرمنتظره نیروهای محور، که شامل آلمان نازی، ایتالیا و ژاپن بودند.

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها برای متفقین، هماهنگی و همکاری میان کشورهای مختلف بود. هر کشور دارای منافع و استراتژی‌های خاص خود بود و این موضوع می‌توانست به تنش‌ها و اختلافات منجر شود. با این حال، متفقین توانستند با برقراری جلسات مشورتی و ایجاد یک استراتژی مشترک، به تدریج بر این چالش غلبه کنند. به عنوان مثال، کنفرانس‌های مختلفی مانند کنفرانس تهران و یالتا به متفقین این امکان را داد تا در مورد برنامه‌های نظامی و سیاسی آینده به توافق برسند.

علاوه بر این، متفقین با چالش‌های اقتصادی و لجستیکی نیز مواجه بودند. تأمین منابع لازم برای جنگ، از جمله تسلیحات، غذا و تجهیزات، یکی از مسائل کلیدی بود. با این حال، با استفاده از برنامه‌های اقتصادی مانند “برنامه لند-لیز” ایالات متحده، متفقین توانستند منابع مورد نیاز خود را تأمین کنند و به تقویت نیروهای خود بپردازند. این برنامه به کشورهای متفق کمک کرد تا به سرعت به نیازهای جنگی خود پاسخ دهند و در نتیجه، توانایی نظامی آن‌ها افزایش یافت.

موفقیت‌های متفقین در جنگ جهانی دوم به تدریج نمایان شد. یکی از نقاط عطف مهم در این جنگ، نبرد استالینگراد بود که در آن نیروهای شوروی توانستند به پیروزی قاطع علیه آلمان نازی دست یابند. این پیروزی نه تنها روحیه متفقین را تقویت کرد، بلکه به تغییر روند جنگ در جبهه شرقی کمک کرد. همچنین، عملیات نرماندی در سال 1944، که به عنوان “روز D” شناخته می‌شود، یکی دیگر از موفقیت‌های بزرگ متفقین بود. این عملیات به آزادسازی فرانسه و پیشروی به سمت آلمان کمک کرد و به طور قابل توجهی بر روند جنگ تأثیر گذاشت.

در نهایت، با وجود چالش‌ها و سختی‌های فراوان، متفقین توانستند با همکاری و همبستگی، بر نیروهای محور غلبه کنند و جنگ را به پایان برسانند. این پیروزی نه تنها به پایان جنگ جهانی دوم منجر شد، بلکه زمینه‌ساز تغییرات عمده‌ای در ساختار سیاسی و اجتماعی جهان پس از جنگ گردید. به طور کلی، چالش‌ها و موفقیت‌های متفقین در جنگ جهانی دوم نشان‌دهنده قدرت همکاری و همبستگی در برابر تهدیدات جهانی است و درس‌های ارزشمندی برای نسل‌های آینده به همراه دارد.

سوالات متداول

1. **سوال:** متفقین جنگ جهانی دوم شامل چه کشورهایی بودند؟
**پاسخ:** متفقین شامل ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا، و چین بودند.

2. **سوال:** چه تاریخی جنگ جهانی دوم آغاز شد؟
**پاسخ:** جنگ جهانی دوم در تاریخ 1 سپتامبر 1939 آغاز شد.

3. **سوال:** هدف اصلی متفقین در جنگ جهانی دوم چه بود؟
**پاسخ:** هدف اصلی متفقین شکست دادن محور (آلمان، ایتالیا و ژاپن) و پایان دادن به جنگ بود.

4. **سوال:** چه رویدادی به ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم منجر شد؟
**پاسخ:** حمله ژاپن به پرل هاربر در تاریخ 7 دسامبر 1941 به ورود ایالات متحده به جنگ منجر شد.

5. **سوال:** متفقین در کدام کنفرانس‌ها برای برنامه‌ریزی استراتژی‌های جنگی همکاری کردند؟
**پاسخ:** متفقین در کنفرانس‌های یالتا و پوتسدام برای برنامه‌ریزی استراتژی‌های جنگی همکاری کردند.

6. **سوال:** پایان جنگ جهانی دوم در اروپا چه تاریخی بود؟
**پاسخ:** پایان جنگ جهانی دوم در اروپا در تاریخ 8 مه 1945 (روز پیروزی در اروپا) اعلام شد.

جمع بندی

متحدین جنگ جهانی دوم شامل کشورهای اصلی مانند ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا و چین بودند. این کشورها با هدف مقابله با محور متشکل از آلمان نازی، ایتالیا فاشیستی و ژاپن امپریالیستی به همکاری پرداختند. اتحاد و همکاری میان این کشورها در زمینه‌های نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی به پیروزی نهایی آنها در جنگ منجر شد. نتیجه این همکاری نه تنها شکست محور بود، بلکه پایه‌گذار نظم نوین جهانی و تأسیس سازمان ملل متحد نیز گردید.

نظرسنجی
نظر شما در مورد کیفیت این مقاله چیست؟
اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *